بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
جاروبرقی خوب تو آپارتمان ما هم صدا واحد پایین درمیاد اما ظرف چرا؟
پمپمو ن روشن میشه صدا میده طبقه اولیه یه خانم مسنِ اذیت میشه ما طبقه ۶ هستیم🤦♀️😢
سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
من بیخوابی زد ب سرم رفتم حس مینیمالیستیم رو سر اتاق دخترم خالی کردم
تا مدرسه ست کلی آت آشغال ازش دور ریختم 😁😁😁😁
این آدم حسابیها رو دیدین؟داراییشون شخصیه و اهل شوآف نیستن کاراشون برای تو چشم بقیه کردن نیست حـرفاشــون سـنده و مسئولیت پذیرن .اهل سرک کشیدن و فضولی نیستن سرشون به کار خودشون گرمه سر وقتش خوش اخلاقن وسر وقتش ســختگیرن .رفتارشون متینه.سعی کنید همچین آدمی باشین....
اینطوری خیلی سخته که.من پسرم آخر شبا میخابه من تازه ظرف میشورم و کارای ابنطوری انجام میدم
آره بخدا خیلی سخته الان یه هفته است افتادم تو جون شوهرم میگم ترخدا بریم شهرستان از تهران دیگه متنفرم
سعی کردم که بمانی و بریدی به درک/کارمان را به غم و رنج کشیدی به درک/به جهنم که از این خانه فراری شده ای/عاشقت بودم و هرگز نشنیدی به درک/میوه کال غزل بودمو از بخت بدم/تو مرا هرگز از آن شاخه نچیدی به درک/فرق خرمهره و گوهر تو نفهمیدی چیست/جنس پا خورده بازار خریدی به درک/عاقبت سنگ بزرگی به سرت خواهد خورد/میکشی از ته دل آه بزرگی به درک
بچه ها بنظرتون عجیب نیس ساعت نه و نیم برای من صبح زوده😆زنگ میزنم شوهرم میگه عزیزم چرا زود بیدار شدی
نه من بچه نداشتم هیچ وقت زودتر از 11 بیدار نمیشدم امروز پنج صبح بیدار شدم دلم تنگه تا ظهر خوابیدنه
برای همه آرزوی آرامش دارم ....در قضاوت کردن احتیاط کنیدزمین به طرز عجیبی گرده تجربش میکنی خودت نه عزیزت دیدم که میگم .............من وفادارترین آدما رو دیدم که خیانت کردن.باهوشترین آدما رو دیدم که فریب خوردن.صادقترین آدما رو دیدم که دروغ گفتن. مهربونترین آدما رو دیدم که دل شکستن. قویترین آدما رو دیدم که کم آوردن.بالغترین آدما رو دیدم که بچگانه رفتار کردن.و از همهی اینها متوجه شدم هیچ بد و خوب مطلقی وجود نداره، همه ممکنه اشتباه کنن و هیچ چیز از هیچ کس بعید