با یکی از دوستام بیرون بودم گفت بریم یه جا مکتب یه روحانی سرکتاب هاش حرف نداره خلاصه مجبور شدم قبول کنم
تا رفتیم داخل چشش افتاد بهم اخماش رفت تو هم برای دوستم گفت خیره نوبت من رسید قبل اینکه یه کلمه حرف بزنم گفت ما شیاطین زیاد داریم ممکنه انسان مس جن یا شیطان باشه اما تو خود شیطانی عفریت😐😐😐گفتم وات؟ گفت اره
خلاصه عصبی شدم بهش گفتم چجوری وقتی کسیو نمیشناسی اینجوری میگی کم مونده بود بهش بگم بلندشو بلندشو ت... که دوستم دستمو گرفت کشید از اونجا بیرون😂😂😂 روانی شدن مللت