2777
2789
عنوان

دلم پره امشب 😔

68 بازدید | 23 پست

 سالهاست که همیشه از این اخلاقش آسیب میبینم همسرم رو میگم ولی بازم احمقانه فراموش میکنم و دوباره میرم پیشش باهاش میگم و میخندم و انگار چیزی نشده و امشب دیگه واقعا خسته شدم قبلا حتی دستم رو داغ زدم جوری که هیچ وقت ردش نره و جلوی چشمم باشه تا دیگه بهش اعتماد نکنم ولی اونم تاثیر نداشت


همیشه به خاطر نفع خودش باهام مهربون میشه و بلافاصله روز بعد سگ میشه.


مثلا ایندفعه امتحانش کردم و این هفته مهمونی داشتیم و براش خیلی مهم بود که حتما من غذا رو بپزم و منم سنگ تموم گذاشتم باورم نمیشه جمله ای که سالها منتظر شنیدنش بودم که بهم بگه ولی هیچ وقت نگفت رو دقیقا قبل مهمونی بهم گفت اینکه مهم ترین شخص تو زندگیش من هستم ولی ایندفعه برخلاف همیشه که منتظر شنیدنش بودم چون داشتم امتحانش میکردم سعی کردم باور نکنم💔


و کلا شروع کرد به تعریف کردن از من و من هم به شدت سرماخورده بودم و حالم خوب نبود و همش میگفت ببرمت دکتر سرم بزنن و خلاصه من قبول نکردم که برم کلی قربون صدقم میرفت که عشق منی و زیباترین زن دنیا و ...




بعد مهمونی از من تشکر کرد و خیلی از من راضی بود و خیلی خوش اخلاق بود.




روز بعدش پریود شدم و همزمان سرماخوردگی و دل درد گرفتم و تا به حال همچین پریود سخت و سنگینی رو تجربه نکرده بودم منم به خاطر همین یه نهار سبک درست کردم و یکم از تمیزکاری ریخت و پاش مهمونی رو نتونستم انجام بدم چون واقعا خیلی حالم بد بود 


وقتی از سرکار اومد دیگه نمیخندید و قیافش خیلی سرد بود. نهار رو با بی اهمیتی تمام نسبت به من اونم نصفه خورد و رفت خوابید. باورم نمیشه شب دیگه نتونست بمونه دهنش وا شد که از صبح تاحالا تو خونه چه غلطی کردی چه گ.ه. ی خوردی اون از نهار امروزت اینم از الان که یه چایی دم نکردی و...(بیشتر مواقع چایی نمیخوره و همیشه بهش گفتم که قبلش بگو برات دم کنم) منم که خب تو این دوران آدم زود عصبی میشه جواب پس دادم که خودت از صبح تا حالا چه ... خوردی🙄😒


و اصلا باورم نمیشه که بهم گفت لال شو اگه با یه ج. ن .د .ه ازدواج کرده بودم از تو بهتر بود و منم گفتم خب تو بیرون ریختن برو بگیر و دوباره گفت که شرافت هرچی ... هست از تو بیشتره و... بی عرضه ،مثل گاو همش از صبح اینور میچرخی لم میدی بعد میچرخی اونور لم میدی و...




خب من واقعا انتظار این حرفهارو دیگه نداشتم همیشه وقتی یه کار مهمی پیش میاد باهام مهربون میشه و به محض اینکه دیگه بهم نیاز نداشته باشه کلا بی تفاوت میشه و غر میزنه ولی امشب واقعا خیلی ازش دلسرد شدم و دیگه کاملا ازش بدم اومد.رفتارهای گذشتش هم بامن خیلی بی ادبانه بوده و اصلا هیچ رنگ و بویی از احترام و توجه به همسر در رفتارهاش وجود نداره  


خلاصه خیلی تنهام و دلم میخواد جدا بشم ازش ولی به خاطر دخترم نمیشه اصلا ازش خوشم نمیاد.


هزار بار دلم رو شکسته و امشب بدتر و چون خیلی ساله که اینطوریه ذاتش عوض نمیشه واقعا دلسرد شدم.



چه مرد نمک نشناسی

خود منم امروز سرما خورده بودم نتونستم ظرفا بشورم میفهمیدم شوهرم زیر لب غر میزنه

خودمون مسئول حال خوب خودمون هستیم نه این یالغوزها

صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی💔 ......

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


عزیزم .درکت میکنم.توبخاطردخترت نمیتونی جدابشی.ومجبوری ادامه بدی.فقط برای اینکه اینجوری غصه نخوری دلت نشکنه ...سعی کن سرد بشی.بی حس بشی.ولش کنی.دلتو به اون گرم نکن.نه با لبخندش شادشو نه بااخمش غمگین شو.به عشق دخترت زندگی کن.نمیدونم شاید نظرم اشتباه باشه.ولی بهتراز طلاقه

یه چیزهای دلخوش کن کوچولو پیدا کن سرتو باهاش گرم کن

مثلا یه کافه با دوستت یه شب خوابیدن خونه بابات یه چایی خوردن با مامانت یا یه گلدون گل بخری حواستو بزاری پاش

صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی💔 ......
عزیزم .درکت میکنم.توبخاطردخترت نمیتونی جدابشی.ومجبوری ادامه بدی.فقط برای اینکه اینجوری غصه نخوری دلت ...

نمیتونم همیشه میخوام اینکارو کنم و به شدت مریض و افسرده میشم دلم یه همسر میخواد که متاسفانه ندارم و سرابه و توهمی بیش نیست 

یه چیزهای دلخوش کن کوچولو پیدا کن سرتو باهاش گرم کنمثلا یه کافه با دوستت یه شب خوابیدن خونه بابات یه ...

کلا بگم داستان زندگیم خیلی پیچیدست الان منو برده یه شهر غریب خییلی دور که کاملا تنهام و هیچ امکاناتی هم نداره که مثلا برم کلاسی جایی مادرم مرده و پدرم هم که چند روز پیش به خاطر قرض بازداشت بود کلا ناراحتم😞باید تنهایی و توخونه سرگرم بشم و خیلی سخته درکم نمیکنه 

یه چیزهای دلخوش کن کوچولو پیدا کن سرتو باهاش گرم کنمثلا یه کافه با دوستت یه شب خوابیدن خونه بابات یه ...

گلا تو دست من خراب میشن نمیدونم چرا 

ولی ممنون راست میگی بالاخره خدا بزرگه یه چیزی پیدا میشه که سرگرمم کنه بهش فکر میکنم

حماقت جزو اولینها  هست که به مرد باهاش رفیق میشه وخیلی هم باهم جور میشن ولی بروز احساس واقعیش براش کاملا غریبه اسمشم میذاره غیرت   خوب شما خودت من رو راهنمایی کن درد دوره ای خانم ها رو نمیفهمم احمق بودن عادیه وحرفی رو که تمام عمر نگفتم دیشب گفتم غرورم به باد رفته امروزم کلی مشکل مالی داشتم  وارامشی که دوست دارم هم به چراغ قرمز خورده ایا بدبخت تر از منم هست 



منم از خانوادم دورم 

ولی میگردم ببینم با چه چیزای کوچکی دلم خوش میشه

منم دلم از شوهرم خون هست

شما اگر نمیتونی جدا بشی فقط به فکر خودت باش هر چیزی که حالت رو خوب میکنه

نباید که گرون قیمت باشه

اگر هم خیلی خودخوری داری دکتر اعصاب هم حتما برو به من که خیلی کمک کرد

صبرم زیاده اما عمری نمونده باقی💔 ......
خورده بازم بدتر عوضش رو از من درمیاد و کلا درک و هضم رفتارهاش برام سخته

به هر حال خصوصیات خوبم داره، نداره؟ دلتو به خصوصیات خوبش خوش کن، انسان کامل که نداریم بالاخره هرکس یه عیبی داره

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز