ساعت ۱۲ قرصمو خوردم،الان بیدار شدم فک کردن ۶ صبحع و نوبت دوز بعدی
رفتم دوباره قرص رو خوردم اومدم ساعتو دیدم تا فقط ی ساعت از دوز اخری ک خوردم گذشته
حالت تهوع داشتم بدترم شده
افسردگی استرس کار وزندگی
منتظر بودم بچم بخوابه برم دوش بگیرم🥲
3ساله از فکرو خیال خواب ب چشام نمیاد روحیه ام داغونه
پنجم ابتدایی استرس ازمون تیزهوشان ششم‌رو داشتم
من‌هیچی از زندگی‌نفهمیدم از وقتی یادمه از همه چی برای درس زدم
ششم قبول شدم
هفتم هشتم یه موضوعی پیش اومد چند سال اروم و قرار نداشتم همش‌نگران بودم نکنه نشه
نهم دوباره استرس ازمون و بدبختی و درس
بعدشم درگیر کنکور
بعد کنکور پشت کنکور موندم
همه‌میگفتن تو رتبه میشی ولی چند ماه اخر جا زدم
هزارتا دلیل و مشکل دیگه زندگی که چند ساله خواب اروم نداشتم
الانم که یکی دوساله ارزویی ندارم همه چی بی معنیه اینقدر نشدن تجربه کردم تو زندگیم
خیلی از چیزایی که ذوق دارم براش بعد چند ساعت حتی بی معنی میشه الان دیگه هیچی نمیخوام هیچی خوشحالم‌نمیکمه
دارم پسرمو شیر میدم بخابه منم بخابم
حال روحیم خوب نیست عصری نشستم گریه کردم اما باز غم دارم هنوز
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
20 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز