2777
2789
عنوان

یعنی واقعا تاوان پس میدم😑

111 بازدید | 11 پست

تاوان چیو؟

تاوان اینکه تفاهم نداشتیم ولش کردم؟

تاوان اینکه همیشه به فکر خودش بود و همیشه ادعا می‌کرد خودش عاشق ترینه و من یه نامرد بیش نیستم؟

تاوان اینکه میدونستم رابطمون هیچ انتهایی نداره و فقط برای آزار و اذیت روح جفتمونه؟

چرا باید تاوان پس بدم؟

این کلمه تاوان پس دادن چیه افتاده سر زبونا وقتی منطق و عقل میگه ولش کن چرا باید یکی بیاد بگه تاوان پس میدی تا طرف تو تنگنا قراربگیره عذاب وجدان بگیره که چی؟

دوسم داشت ولی خیلییی چیزا واجب از دوست داشتنه هیچوقت به این فکر نکرد شاید من عین اون نخواستم به خاطر احساساتم آینده یه نفرو بیشتر به بازی بگیرم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


عزیزم تاوان نیست

ارتباطی شروع میشه اوکی باشه ادامه دار میشه اوکی نباشه تموم میشه

تاوان رو برا اونایی میگن که از ابتدا اهداف پلید داشتن و سواستفاده کردن و احساسات کسی رو به بازی گرفتن

پس نگران نباش

اگر ساعت برنارد داشتی باهاش چکار میکردی؟
و منی که با دادن همین حس عذاب وجدان یه رابطه ای که از نظر عقل و منطق رد شده اس رو 5 ساله دارم جلو می ...

چرا اخه؟من چندبار سر همین حس برگشتم ولی دیگه به خودم گفتم بسه و دلم برای خودم سوخت چون با هربار برگشتن حس مزخرفی بهم دست میداد

عزیزم تاوان نیستارتباطی شروع میشه اوکی باشه ادامه دار میشه اوکی نباشه تموم میشهتاوان رو برا اونایی م ...

😔دقیقا اینکه برگردم بهش به خودم ظلم کردم به روح و روانم ظلم کردم خدا میدونه هر شب عذاب وجدان داشتم به این فکر میکردم خب یه رابطه بی نتیجه و من هر روز دارم اونو بیشتر به خودم وابسته میکنم 

اون خیلی با این حرفا قلبمو آتیش زد بخدا چندبار قبلا برگشتم ولی دیدم خودم در عذابم 

چرا اخه؟من چندبار سر همین حس برگشتم ولی دیگه به خودم گفتم بسه و دلم برای خودم سوخت چون با هربار برگش ...

آخه مدام با حس عذاب وجدان نگهم داشته که بری زندگیم بدون تو تباه میشه، با دستای خودت منو نابود میکنیو از این قبيل حرفا 


رفتارش باهام خوبه، اما شرایط ازدواج وقتي نیست عقل و منطق رد میکنه همه چیو، صرفا خوبو مهربون بودن و محبت کردن که لازمه ی یه رابطه نيست، یه رابطه بیشتر از هرچیزی نیاز به پول داره تا بشه باهاش یه زندگی نرمال تشکیل داد

آخه مدام با حس عذاب وجدان نگهم داشته که بری زندگیم بدون تو تباه میشه، با دستای خودت منو نابود میکنیو ...

کاملا درسته واقعا نمیفهمم نظرم اینجور آدما خیلی خودخواهی جدایی درد داره ولی نه به اون اندازه که بخواد با این حرفا بزور یکیو نگهداره دقیقا اونم خیلی مهربونه خوب بود از همه نظر ولی خیلی فرق داشتیم اون خیلی حساس بود ضعیف بود و یجورایی خیلی زودرنج بود کافی بود فقط بهش یه چیزی بگم به خودش می‌گرفت ناراحت میشد اونم چندبار منو با این حرفا برگردوند ولی دیگه میخوام مقاومت کنم

کاملا درسته واقعا نمیفهمم نظرم اینجور آدما خیلی خودخواهی جدایی درد داره ولی نه به اون اندازه که بخوا ...

من بارها خواستم جدا بشم، بارها ها، همش با خواهش و التماس و اون حرفا و دادن حس عذاب وجدان نگهم داشته، واقعا حالم خوب نیست دیگه، چند روز پیش حتی رفته برای اولین بار تو عمرش سیگار کشیده، چیزی که میدونست جز خط قرمزای منه اما انقد حالش بد بود از ناراحتی من از اینکه بخوام ترکش کنم که رفته بود سمت سیگار

من بارها خواستم جدا بشم، بارها ها، همش با خواهش و التماس و اون حرفا و دادن حس عذاب وجدان نگهم داشته، ...

میدونی نظرم جدا شو ببین اون هر روز استرس اینو میکشه جدا شی ازش ولی خب تو یک باره ولش کن مال منم همینه بخدا حتی شده یک سال جدا شدم ولی بازم برگشتم ولی این سری گفتم خب چرا 

دلت برای خودت بسوزه من میفهمم چه حسی داری خودم بارها اون حس مسخره رو تجربه کردم ولی بدون اون بعد رفتن توهم باز مجبوره زندگی کنه به هر شکلی غم جدایی مگه چقدره نهایت دو سال اون براش احساساتت مهم نیست مهم نیست چه حال بدیو تجربه میکنی بعد هر التماس فقط خودش مهمه 

حالا بازم شدایطو ببین ببین اگه قابل حله حلش کنین ولی اگه واقعا دلت نمیخواد باهاش باشی یکباره ولش کن اینجوری فقط بدتر وابسته میکنی اونو به خودت

میدونی نظرم جدا شو ببین اون هر روز استرس اینو میکشه جدا شی ازش ولی خب تو یک باره ولش کن مال منم همین ...

بخدا حال بدم گفتن نداره، حتی نمیدونم با خودم چند چندم، یه وقتایی حس میکنم دوسش دارم یه وقتایی نه، از همه بدتر شرایط بده، اون نباید اینکارو بکنه بارها که عزممو جزم کردم واقعی جدا شم که دیگه گفتم عمرا بتونه خامم کنه، تهش دوباره با التماساش دلم نرم شده

رفتارش باهام خیلی خوبه اما حال درونیم خوب نیست، به نشخوار فکری شدید رسیدم دیگه 🤦‍♀️

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز