همسرم همش درگیری دعوا سختی کار ب محض رسیدن کفش درنیاورده میگه میگه تا من دق کنم هزاربار گفتم نگو دیگه من ناامیدمیشم استرس مگیرم ۱۰ سال زندگی یکبار ارزو دارم هیچی نگه وقتی میاد یک روز بدون استرس بگذرونم چندبار کارشو عوض کرده میگم اندفعه راحت میشم باز نه همون اش همون کاسه ب خاطر این روزی صدبار خودم لعنت میکنم که ازدواج کردم از لحاظ دیگه باهاش مشکل خاص ندارم اخلاقش خوبه ارومه ولی این موضوع برام کابوس شده خیلی وحشتنلک استرس گرفتم نمیدونم چرا درک نمیکن گناه من چیه این همه ناله میکنی حق من از این زندگی چی بود
اینکه میگی چندبار کار عوض کرده تومحیط همشون هم مشکل داشته دیگه تقصیر محیط کاری نیس باید تو اخلاق و شخصیت اجتماعی خودش دنبال مشکل بگرده و اصلاحش کنه
منم قبلا اینجور بودم واقعا کاری به کسی نداشتم ولی واکنشام خیلی زیاد بود به کارهای همکارام منم آرومم ولی تحمل بیشعوری و کم کاری همکارام رو نداشتم و عصبی میشدم ی مدت سرکار نرفتم رو خودم و ظرفیتم کار کردم الان بهتر شدم، همسرتون نمیتونه نره سرکار ولی راضیش کن با ی مشاور یا روانکاو صحبت کنه خیلی تاثیر داره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز