من اکثرا ناراحت و تو خودمم
کمپیش میاد خوشحال باشم
ولی هر وقت خوشحالم یا می خوام خوشحال باشم یه اتفاق میوفته که بهم می ریزم
اکثرا با همسر مشکل دارم یعنی از دوازده مال سال ما یازده ما قهر و دعوا داریم
هر وقت تصمیم گرفتم بهش محبت کنم و زندگی مو از نو بستزم یه اتفاق افتاده که شک کردم بهش
امروز خیر سرم گفتم بذار مهربون باشم باهاش
بعد دیدم با عرض معذرت به لباس زیرش یه نخ صورتی چسبیده حین عوض کردن لباس دیدم
بهش هیچی نکفتم ولی خیلی بهم ریختم