راستشو بگید اسم بچه هاتون داستان داره یا نه

عجب انتقامی😂

عاقبت به خیر بشه🌹

عزیزم با احترام اگ اشکالی نداره میتونی محبت کنی کلمه پسرخدا رو از امضاتون تغییر بدی مثلا پیامبر مهربانی یا حضرت عیسی مسیح بنویسی البته اگ میشه مرسی مهربونم🙏❤️❤️

این خیانته به شریک زندگیت . عشق یکی دیگه نثارت کنه بعد هر لحظه اسم کسی رو  صدا کنی که رقیبش بوده . 

منو بگو تا چند صفحه خوندم دیدم چند نفر گفتن اره و فلان. کلی تعجب کردم. نگو همه شون اصلا نگرفتن قضیه چیه. 

چرا فکر کردی نفهمیدن اینجا همه ملتفت اند🤣🌈

ن 

پروفایلامون😂

ولله یکی گفت خودش گفت اسممو بذار. کاشف به عمل اومد امام حسین رو میگه

یکی گفت خواستن بذارن فلان، چون سخت به دنیا اومدم شد بیسار (به نظرش این یه داستان بود)

دوستم میگفت برادرشوهر اسم دوست دخترش رو روی دخترش گذاشته 

نه هیچ داستانی نداره اسم پسرم 

یه روز با شوهرم نشستیم کلی اسم مرور کردیم و آخرش از یه اسم جفتمون خوشمون اومدیم و انتخاب کردیم 

سلام ..

داستان من برای خودم خیلی جالبه ..

میدونم منظور اسی چیه و ربطی نداره حرفام ولی دلم خاست داستانمو بگم .

۱۱ سال بچه دار نشدم خیلی اذیت شدم موش آزمایشگاهی شدم واقعا دوسال اخر رو بیخیال شدیم و گفتیم خدا خودش صلاح رو بهتر میدونه ... 

هیچوقت یادم نمیره ماه رمضون بود و فردا عید فطر بود 

بیدار شدم چند لقمه سحری خوردم نماز رو خوندم و خابیدم بلافاصله خاب دیدم پدر شوهرم ک فوت کرده اومد تو خابم و من توی خاب داشتم سوره ی یاسین رو میخوندم 

ی گوسفند سفید بهم داد گفت اینو قربونی کن مبارکت باشه 

باخنده پرسیدم چرا اونم خندید و رفت .. فردا روز عید تموم شد و شبش خابیدم و دیدم ی پسر بچه بغلمه ک نمیدونستم بچه کیه ولی اسمش یاسینه.

فرداش برادرم صبح زود زنگ زد نگران شدم چون اونموقع صبح کسی زنگ نمیزنه

 گفت اجی ی خاب دیدم ..

گفت خاب دیدم اومدی خونمون ی پسر بچه بغلته و اسمش یاسینه توروخدا اگه بچه دار شدی پسر بود اسمشو یاسین بزار ..‌ 

ب حدی اونروز من گریه کردم ک فقط خدا میدونه 

سوره ی یاسین خوندنم توی خاب 

با بردارم ی خاب مشترک ک اسم بچه یاسینه 

و قربونی ک پدرشوهرم بهم داده بود .. 

هنوزم با یادآوریش گریه میکنم ..

رفتم بیرون پیاده روی کنم بوی پیاز داغ از تو یه خونه پیچیده بود تو کوچه ب شدت حالم بد شد 

۱۱ سال بی بی چک استفاده کرده بودم و منفی بود میترسیدم باز امتحان کنم 

دلو زدم ب دریا رفتم خریدم و درکمال ناباوری دوتا خط افتاد با صدای بلند گریه میکردم کل آپارتمان خانوما اومدن دم خونه و گفتم حامله م ..و بعدش مامان و خاهر و خاهرشوهر و جاری و مادرشوهر  و شوهرم و هرکی تونستم با گریه زنگ زدم و گفتم ... 

الانم ۹ سالشه و اسمش یاسین 

خدا دامن همه ی کسایی ک چشم انتظار بودن مثل من رو سبز کنه 

الهیی امین 🤲❤

ببخشید اگ بی ربط بود اما یهو دلم خاست تعریف کنم 

خداروشکر عزیزم. توفیق اجباری نصیبت شد. چه اسم زیبایی♥️

عزیزم الهی شکر

چقدر قشنگ 🫂💔💔

نه سلین مد شده