دلم خوش است؛
برای من می نویسی!
امّا تمام دروغ هایت که چاپ شد؛
فهمیدم چه قدر معشوقه هایت بسیارند!
دیوار، پنجره، سکوت، دلتنگی،
باران، آسمان، درد
و همه شان را یک جا
با سیگار خاطراتت، دود می کنی!
کاش فقط مرا دوست داشتی!
چه قدر عاشقم بودی، که
مرگ، دلیل محکم تنهایی ات شد؟!
بگذار چیزی نگویم!
این اشک ها را
خدا، برایم در نبودت فرستاده …