نه خودشم قبول داره که خواهرانش دعوت نمیکنن ، اما میگه خودمون بریم خونه مامانم که گوشت رو به اونا نده
مادر شوهر من گوسفندی که جلوی پای من گشتم شب عروسیمون ، شوهرم بهش گفته بود گوشت رو دو قسمت کن واسه خودم و خودت
از سهم ما برداشت داد به دختراش
بعد از تقسیمش ما متوجه شدیم که به شوهرم گفتم هیچی نگو مهم نیست
الان واقعا زورم میاد چون فقط مفت خوری میکنن
از طرفی هم مادرشون شاید سالی دو دفعه گوشت بخوره
به شوهرم میگم درست نیست ما بریم گوشت رو بخوریم ، بدش به مامانت به ما چه به کی میده ، میگه نه