همدیگرو خیلی دوس داریم ولی احساس میکنم تفاهم نداریم بااینکه بچه زیاد دوس ندارم ولی گفتم اشکال نداره اینم ادمه دلش میخواد پدر بشه قبول کردم بعد ۴ ۵ سال بچه دار بشیم اون روز داشتیم حرف از وسایل خونه میزدیم چه مارکی بگیریم چی بگیریم یدفعه گفت فرشامونو از این تیکه ایا بگیریم ک البته نمیدونم منطورش کدوم فرشا بود ک بچه خراب کاری کرد راحت بشوریم
یه لحظه هنگ کردم 😐😐😐ک چرا الان اینو گفت حالا تاچند سال دیگ شاید ادم خونشو عوض کرد فرشاشو عوض کرد
بعدشم گفت بچه پسر باشه یکی
دختر باشه دوتا ک گفتم چرا گفت پسر بشه
اصلا کلا پاچیدم نظرم برگشت نسبت بهش
چون اعتقادم اینه قبل ازدواج باید در مورد همچی با همدیگه حرف بزنیم منم درمورد این جیزا باهاش صحبت کردم
واقعا نمیدونم چیکار کنم