دوستای گلم لطفا قضاوت نکنید فقط نظرتونو بگین
باهاش راحتم و دیروز قضیه ی کراش بود بهش گفتم اگه یه روز خیلی باهات راحت شدم میگم خودمم کراشم کیه گفتم میشناسیش چند نفرو حدس زد اما خودشو نگفت اخرش گفتم خودتی
««اینم بگم ک هردومون اصلا کسی تو زندگیمون نبوده و هیچ وقت دوست پسر یا دختر نداشتیم و هر دختری چه اشناو هم کلاسی بهش پیشنهاد داده رد کرده»»
اخرش تو راه که رسیدیم سر کوچمون گفت میخوای جدیش کنیم من چیزی نگفتم در عین حال کرک و پرام ریخته بود گفتم فردا صحبت میکنیم
فرداش امروز بود
بهم گفت منم ازت خوشم میاد خیلی وقته دیشب که بهم گفتی خوشحال شدم خوابم نمیبرد و فلان
گفتم میدونم شاید پیش خودت فک کنی که یه دختر نباید پیش قدم بشه و فلان اما گفت نه اصلا چه ربطی داره بالاخره یکی باید میگفت...
دلم میخواد به مامانم بگم جریانشو و یه طورایی ازش اجازه بگیرم😐🗿
میدونم یکم عجیبم اما یه دلم میگه باهاش دوست شو یه دلم برعکس میگه باهاش دوست نشو چون مامانم خیلی بهم اعتماد داره و نمیخوام وقتی خودش بفهمه ازم ناامید بشه
راستی ۱۷ سالمه
مرسی بابت نظراتتون خوش قلبا 🔥❤