دیگه ازش خسته شدم
حالم ازش بهم میخوره
میره دسشویی باید ی ردپایی از خودش بذاره
میره حموم تموم حمومو کثیف میکنه ی آب نمیگیره پشت سر خودش
گوسفندم یجا میشینه زیرشون تمیز میکنه، ولی این میره عین میشینه وسط اشغالا عین خیالش نیست
حاضره هزار بار بگه لباسمو بنداز تو لباسشویی ولی یکبار خودش تکون نمیخوره انجامش بده
سر سفره ک اصلا ن موقع انداختن تکون میخوره ن جم کردن
ن میتونه یکساعت بچه رو بگیره و باهاش بازی کنه
ن محبت میکنه بهم ن حرف قشنگ میزنه
حتییییی پولم نداره ک دلم خوش کنم😩😩😩
دقیقا یه کپه گوهه
حالم ازشبهم میخووووررررههههه کاش بمیرررررهههههه