دو سال پیش یک دختره رو تو محل کارش دیدم . خواهرم رفت از همکارش پرسید که مجرده فلانی یا نه . همکارش گفت که فک نکنم قصد ازدواج داشته باشه ولی خودتون ازش بپرسین . چند روز بعد خواهرم رفت با خودش حرف زد دختره گفت من میخام برم خارج . بعدش خودم بهش گفتم گفت دارم کارامو میکنم که مهاجرت کنم . گفتم کس میخای بری گفت ۵ ماه دیگه . گفتم اگه نرفتی بیام سراغت گفت اگه بودم بیا . تا اینکه امروز دیدمش دوباره . جا خوردم چرا نرفته . اونم شناخت منو. ولی به روش نیاوردم . به نظرتون دوباره بهش پیشنهاد بدم ؟؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.