خواهرشوهر من وقتی براش خواستگار اومد
پسره خونه و ماشین نداشت که هیچ.تازه همون جلسه اول خواستگاری گفته بود من فقط طبقه پایین بابام زندگی میکنم
اگرم قرار باشه از اون خونه بریم بازم دوطبقه میگیریم با بابام
دو سال نکشیده خونه خرید و از اونجا رفت تازه یه محل دیگه🤣
الانم مادرشوهرشینا کلا از این منطقه رفتن🤣
خواهرشوهرم به زرنگی خودش ایمان داشت که خواستگاری رو قبول کرد