درسته حرفاتون ولی میدونید من خودم می‌دونم که دارم به گناه نزدیک میشم و اینکه معیار من یه شخصه معتقد و با تقوا و اخلاقشه ظاهر و داریوش در حد معمولی من مشکل ندارم ولی میدونید چون خودم می‌دونم دارم به گناه نزدیک میشم این فکر و حس میاد سراغم
هول نشو زودم نیس نترس فقط آدم مناسب اومد قبول کن
خوب ما هم تو این سن بود فوران هورمون بدن هست علتش اینه شوهر خوب بود ازدواج کن ولی از مسیر زندگیت و هدفت دور نشو ازدواج و شوهر داری هدف نیست
عزیزم همش به خاطر فشار دراساس صبور باش خودت و بیچاره نکن هنوز خیلی فرصت آشنایی با آدم های خفن و عاشق شدن و داری صبور باش
طبیعیه تو این دوران خیالات و تصورات عاشقانه ای برای خودمون بسازیم..شبیه رمانا...اگه میخوای کمتر به ازدواج فکر کنی کمتر از اون تصورات کن😉
یه نصیحت از من بگیر
دوران کنکور دقیقا حس چه دختر چه پسر اینجوریه یعنی کوچکترین تحریکی بشن بیخیال درس میشن چه بسا اون تحریک بحث ازدواج باشه
نکن عزیز دلم سن شما کمه هرچقدرم فک میکنی آدم عاقلی هستی از پس خودت بر میای شوهرت هواتو داره زندگیت شیرینه نه نه اصلا نکن
سنت کمه و هیچ تجربه‌ای نداری زندگی مشترک و زیر یه سقف بودن
دوران دوستی و نامزدی و عشق و حال نیست و واقعا ۳۶۰ درجه فرق میکنه اون آدم ازت انتظار داره متقابل توام
فعلا نوجوونی و زمانیکه که تو زندگی مشترک درگیر مشکلی چیزی بشی هیچی از این سخت تر نیس بگی کاش نمی‌کردم کاش الان آزاد بودم الان زود بود باید می‌شنیدم باید میدیدم باید تجربه میکردم بعد میرفتم و اقدام میکردم
اینا نظر شخصیه من بود و دلم نمی‌خواد سر یه حسی که ۹۹ درصد زودگذره زندگیتو خراب کنی به ریسکش نمیارزه
الان خبری نیست ک میخای بری خونه شوهر
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز