ما هر وقت این اواخر حتی ی بحث کوچیک
عصبی میشد میزد بلاکم میکرد
میگفت برو زنگ ک میزدم میخندید میگف شوخی کردم بابا
مگه میتونم ولت کنم همه دللللخوشیم توییی
اولا منو اذیت میکرد محدودم میکرد ولی من حتی فکر رفتنم نداشتم
تو ازدواجم خانواده ی خیلی بیخیال داره و ضعیف
این فقط دنبال کاراش بود و همش ناامید
حتی دو بار خونمون اومدن همینجوری و آشنا شدن
نمیدونم خستع شده
دیشب میگفت نمیخوام ببشترازین ادامه بدم ...