2777
2789
عنوان

محکم بغلم کرد تو بغلم گریه کرد🥺😭

892 بازدید | 70 پست

۱ساله یکیو میشناسم کافه داره ...

شغل دومشه همیشه میرفتم کافه اش خیلی بهم محبت میکردم خواننده کافه ام بود

خلاصه دوماه پیش بهم گفت عاشقت شدم خیلی وقته ...

بهم گفت ۲۸سالشه من ۱۹ خب اکی بود تقریبا فاصله سنیمون...

بعد چند وقت پیش گفت میخوام بیام خواستگاریت

چهره اش معمولی 

قد۱۸۷

وضع مالی خوب 

خلاصه بهم گفت قبلا نامزد داشتم عقد یعنی و اینکه فهمیدم متولد ۶۶یعنی ۱۸سال ازم بزرگتره اما اصلا بهش نمیخورد...

خیلی ازش ناراحت شدم تا اینکه امروز صب تاپیک زدم همه نظرشون منفی بود

امروز رفتم کافه بهش گفتم.....

میگن کویر یه جنگل بود که به بارون گفت دوستت دارم...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دروغگوئه پس کنسله از الان داری میبینی پس فردا اگه طوری شد نگو نمیدونستم این سن بالاها گرگ بارون دیده هستن بلدن نوجوونا رو با زبون ریختن رام کنن حواست باشه اشکشم اشک تمساحه یعنی الکیه

بهشتم اونورش باشه به این برزخ نمی ارزه...

بچها خیلییییی بهم محبت میکردا 

همش کادو میگرفت مریض میشدم بزور میبرد دکتر 

بعضی وقتا میومد جلوی درخونمون با ماشین میموند

خیلی بهم وابسته شده بودیم خیلییی

خلاصه بهش گفتم هیچی نگفت اما بغض کرد گفتم من مخالفم بخلطر تفاوت سنی و دروغی که گفتی 

حدودا ۲ساعت پیش که کافه خلوت شد رفتیم اون سمت محکم بغلم کرد تو بغلم گریه میکرد اصلا قلبم گرفت🥺🥺🥺🥺😭

میگن کویر یه جنگل بود که به بارون گفت دوستت دارم...
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز