تا وقتی داداشم بود که اونو میخواستن از وقتیم ازدواج کرد همش با خواهر کوچیکترم خوبن، ماه پیش تولد خواهرم بود براش بادکنک ارایی کردن کیک گرفتن کادو چند تا گرفتن من تولدم آخر این هفتس گفتن ما اگه جای تو بودیم تولد نمی گرفتیم و گفتن فقط میبریمت رستوران 19 سالمه حس میکنم هیچی زندگی نکردم همیشه خودم تولدمو یادآوری میکنم پارسال مامانم گفت امیدوارم روز تولدت با مرگت یکی باشه، منی که این همه درس خوندم دندون قبول شدم حتی براشون اهمیت نداشت تحقیرم میکنن میگن از خونه ما برو کی میری اما خواهرم که هیچی درس نمیخونه هیچی بهش نمیگن برادرمم که درس خون نبود دلم خونه دعا کنین واقعا روز تولدم روز مرگم باشه شاید اروم شدن همه
ای بابا همیشه همینه تنها نیستی خود من بعضی وقتا اینقد عصبی میشم کلی تصمیم میگیرم که با همه کات کنم!!!!!
به نظرم تو نظر کرده خدایی کسی که بین این همه آدم خدا خواسته ودندون قبول شده وقتی خود خدا انقد حواسش بهت هست مطمعن باش روزای خوبی برات توراهه ....تولدتم مبارک باشه و امیدوارم به همه ارزوهای قلبیت برسی و کسی بیاد تو زندگیت که به جای همه دوستت داشته باشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز