در جلسه‌ی خواستگاری چی بگیم (آموزش)

عوارض دیر اومدن مرد به خواستگاری در حیطه ی اشتغال و اقتصاد (ادامه)

*** ب) حساب و کتاب میکند

کی درگیر اینه چقدر خرج شد؟ خرج چی شد؟ باباها!!

وقتی کسی وارد اقتصاد می‌شود، دائما باید سنجش کند که سود کرد یا زیاد، و این سود و زیان فقط به شغلش تمام نمی‌شود و ناخوادگاه وارد ازدواج هم می‌شود. مردی که پیش از آن پولی را به‌دست آورده و پس‌انداز کرده است و حالا داره برای زن و خانواده‌ش خرج می‌کند ناخوادگاه با خود فکر میکند که این ازدواج جز ضرر مالی چه چیز دیگه‌ای برایش داشته؟ آیا سودی هم کرده است؟ امروز اینقدر خرج کردم، اینقدر طلا بخرم، پول شیرینی ها اینقد شد و... پس میبینیم که ناخوادگاه از ازدواج ناراضی و ناراحت می‌شود و با زن خانواده درگیر میشود.

عوارض دیر اومدن مرد به خواستگاری در حیطه ی اشتغال و اقتصاد (ادامه)

*** ج) غایب بودن زن وقتی که مرد داشت تلاش میکرد

وقتی زن نبود که مرد رو در سختی‌های کار تشویق و همراهی کنه و حالاسر و کله‌اش پیدا شده که از پولها بهره ببرد، مرد پولها رو پهن پای زن میکنه؟ نه!

جایش در زندگی مرد سست هست نه محکم. وقتی این زن، پولهایی که مرد  به‌زحمت به در آورده است رو خرج می‌کنه، مرد چه فکری با خودش میکنه و چه حسی داره؟ نمیگه تو تا حالا کجا بودی که اینجوری خرج میکنی؟ چرا پولهایی که من به‌دست آوردم اینجوری الکی خرج می‌کنی و حیف‌ومیل میکنی؟ اگر این مرد برای تو کوچکترین خرجی کرد خوشحال میشه که تونسته تو رو تامین کنه یا توقع و انتظارتش از تو بیشتر میشه؟ زندگی به درد زن میخوره که با کم مرد شروع شده باشه، نه با امکانات مفصل مرد. درسته وقتی با کم مرد شروع میکنی بهر هات کمه ولی در هر بهره ای ریشه میدوونی و پایه ی تو توی زندگی محکم میشه نه سست.

نمونه ای این را در طبعیت میتونید ببنید. یک دانه را در خاک بکارید و ازش مراقبت کنید تا بزرگ و تنومند بشه. وقتی بخواهید درخت رو از جایش بکنید، اولا که سخته، دوما بعد از جداکردنش از خاک یگ گودال بزرگی رو به جا میذاره. همون درخت تنومند رو بذارین روی سطح دیگه باید یک اتیکت بذارید روی درخت که بهش تیکه ندهید وگرنه سقوط میکنه.

ملاک درست در اقتصاد و اشتغال

1. در مسیر تامین کنندگی قرار گرفته باشه، تامین کنندگی در او "ممکن" باشد نه "موجود"

ممکنه پسری تامین کنندگی در او "ممکن" باشد اما "موجود" نباشد مثل پسری که به‌دنبال تحصیل هست و درس میخواند و مراقب هست که لطمه‌ای به درسش وارد نشود.

 ممکنه پسری تامین کنندگی در او " موجود " باشد اما "ممکن" نباشد مثل پسری که با زور و اصرار پدر در جایی مشغول به کار هست.

2. همت کار کردن داشته باشه

مردی که اهل کار و تلاش باشه، سابقه‌هایی از تلاش و زحمت داشته باشه مثل مردی که از کودکی کار میکرده، اهل کار باشه. نه مردی که می‌گوید ولش کن حوصله ندارم، فعلا میخوام جوونی و تفریح کنم، الان میخوام آزاد باشم، هنوز توی فکر کار نیستم باشه برای بعد، این مردهایی که تلاش کردن کنار کشیده‌اند حتی اگر اونها رو در مسیر درآمد و تامین کنندگی قرارشون بدی اون تامین رو به باد می‌دهند. همت کار کردن مرد هست که یک زندگی رو توسعه میده وگرنه هستن مردهایی که با پول و امکانات مفصل پدر شروع کردن و بعد نتوستن همون اون رو توسعه بدن و متکی و وابسته به جیب پدر موندن.

سوال: دختر از کجا بفهمد که خواستگارش آدم تنبلی است و در تامین مالی خانواده اش کوشا نیست؛ شاید او طوری حرف بزند یا وانمود کند که اینطور نیست؟

 پاسخ:  بجای سئوال از مرد، لازم است در جلسه خواستگاری خیلی روشن و شفاف نظرتان را در مورد تنبلی مرد تعریف کنید و بگویید چقدر از مردی که تنبل باشد بیزار و متنفرید و توضیح بدهید به چه مردی می گویید تنبل کار دیگر این است که از نزدیکان و دوستان و بستگان فرد در باره میزان سعی و کوشش اش در زندگی تحقیق شود و هم به نتایج معیشتی مرد که نگاه کنید پیداست تنبل هست یا نه. مرد باید از کار استقبال کند و زن باید مخارج را طوری تنظیم کند که مرد همه زندگی اش دویدن برای تامین مخارج نباشد

ملاک درست در اقتصاد و اشتغال (ادامه)

3. پشتیبانی و همراهی خانواده

 این مورد یک امتیاز هست و لزومی نداره حتما وجود داشته باشه. خانواده ها بتوانند کمی فرزندشون رو حمایت کنند، حمایتی که بشه در جلسه خواستگاری ازش حرف زد مثل اینکه هزینه‌ی مراسم ازدواج را خانواده بدهند.

***** نکته: مورد اول و دوم وجودشون لازم و ضروری هست اما مورد سوم اگر باشه یک امتیاز

سوال: چه کسی به یه پسر که نه شغل داره و نه درآمد درستی و نه سرمایه ای، دختر میده؟؟

جواب: آن عاقل فهیمی که می داند و می فهمد، ارزش واقعی مرد و امنیت زندگی دخترش در این نشانه ها نیست، بلکه در ایمان متعهدانه مرد به خداوند، همت و سعی مرد در مسیر تامین معیشت، وظیفه شناسی مرد در تامین دهندگی (در همه حوزه‌ها)، ادب، متانت، آرامش و انعطاف پذیری مرد، وسعت ظرفیت روانی مرد است آنکه می‌فهمد، سربازی می رود، شغل می آید، سرمایه فراهم می شود ولی آن چیزی های که نام بردم براحتی ایجاد نمی شود

9. هم‌کفو بودن خانواده ها

- از نظر جایگاه اقتصادی و اجتماعی متفاوتیم، با هم ازدواج کنیم؟ 

- ما بالا شهر زندگی میکنیم، اونا پایین شهر. بعدا به مشکل میخوریم؟

وقتی دختر و پسری قصد ازدواج دارن، ارزیابی میکنن که ببینن آیا باهم، هم کفو هستن یا نه و این همکفو بودن را فقط در بحث اقتصادی و اجتماعی می‌بینن. یعنی اگر خانواده‌ای پیدا بشه که از نظر اقتصادی پایین‌تر از آنها باشه، خانواده‌ی با سطح اجتماعی و اقتصادی بالاتر میگن اونها در شان ما نیستن و ما باهم، هم‌کفو نیستیم. حالا واقعا این تفاوت سطح اقتصادی و اجتماعی، مانع رفت و امد و معاشرت و همراهی این دو خانواده با همدیگه میشه؟

خیلی از ماها دوست‌هایی داریم که از نظر اقتصادی از ما بالاتر یا پایین تر هستن ولی با وجود این تفاوت هم‌دیگر رو دوست داریم، درصورتی که ممکنه با همسایه‌مون، خواهر و برادرمون که از لحاظ اقتصادی یا یا همکارمون که از لحاظ اجتماعی، مثل هم هستیم، اینقدر احساس نزدیکی نکنیم  و وقتی کنارش میشنیم خدا خدا میکنیم که بره یا حداقل دیگه حرف نزنه. پس میشه فهمید چیزی که ما رو بهم نزدیک میکنه سطح اجتماعی و اقتصادی یکسانمون نیست، بلکه سطح نگرشمون هست، اینکه به چیزی اهمیت می‌دهیم، به چه چیزی ارزش می‌دهیم.

هم‌کفو بودن خانواده ها (ادامه)

معیار تصمیم در هم کفو بودن خانواده ها

حالا اگر کسی، خواستگاری ما اومد که ازنظر اقتصادی و اجتماعی پایینتر از ما بود یا ما رفتیم خواستگاری کسی که از از نظر اقتصادی از ما پایین‌تر بود، چکار کنیم؟ جواب: باید تصمیم ما براساس تاثیرپذیری ما از حرف دیگران باشه و حس و حال خودمان. اینکه خودت فردی هستی که اصرار داری با کسی ازدواج کنی که از نظر اقتصادی و اجتماعی هم سطح باشین و اگر غیر این باشه، حس رضایت نداری یا اگر دو روز دیگه کسی پیدا شد که گفت شما چرا با اینها وصلت کردین؟ اینها اصلا به شما نمیخوردن!

حرف بالا برای شما مهم نیست یا ناراحت و پشیمون میشین؟ و با خودتون میگین آره واقعا اونها کجا و ما کجا؟ ما همه تحصیل‌کرده، اونها بی‌سواد! ما پولدار و اونها آه در بساط ندارن! چون دوسش داشتم باهاش ازدواج کردم، کاش صبر میکردم و... پس اگر واقعا حرف بقیه و این تفاوت سطح اجتماعی و اقتصادی براتون اهمیتی نداره، با فرد معرفی شده ازدواج کنین ولی اگر براتون مهم هست با اون فرد ازدواج نکنین چون دو روز دیگه از این ازدواج حتما پشیمون میشین و میفتین به جون خودتون و شریک زندگی‌تون! پس نگاه کنیم بینیم چقدر در برابر مخالفت‌ها و واکنش اطرافیان و خانواده مقاومت و آزادگی داریم.

معیار تصمیم در هم کفو بودن خانواده ها (ادامه)

1. ازدواج هایی در این حوزه بیشتر موفق هستن که این تصمیم گیری از طرف مرد باشه. یعنی وضعیت اقتصادی خانواده ی پسر از دختر بهتر باشه.

2. مخاطب از همون اول از وضعیت اقتصادی آگاهی کامل داشته باشه. مثلا پسری در دانشگاه با دختری آشنا شده بود، از وسایل و پوششی که دختر داشت فکر میکرد که دختر وضع مالی عالی داشته باشه. با دختر وارد رابطه ی عاطفی شد بود و بعد از اینکه علاقه بینشون ایجاد شده بود و پسر قصد ازدواج و خواستگاری داشته، متوجه میشه که وسایل دختر برای خواهرش بوده و خواهرش به واسطه ی شوهرش درامد و وسایل لوکسی داشته و وضع اقتصادی دختری که انتخاب کرده، ضعیف بوده.

3. ممکنه پسر از همون ابتدا از وضعیت اقتصادی اگاهی داشته باشه اما حس خوبی نسبت به وضع اقتصادی دختر نداشته باشه، مثل پسری که میگه اینجا پدر و مادرم نیان خواستگاری، خونه خاله یا عمه ای نداریم که ما بیاییم اونجا؟ یا مثل دختری که میگه 4 سال با پسری دوستم، اومده خواستگاریم حالا که سر و وضع زندگی ما رو دیده، میگه که تو باید زودتر میگفتی که تخت و مبل ندارین یا وسایل تون قدیمیه.

4. نگرش و احساس خانواده هم نسبت به وضع اقتصادی یا جایگاه اجتماعی که دختر یا پسر دارن مهمه. مثلا پسری که به خانواده اش میگه بیا بریم از فلان منطقه زن بگیریم و خانواده اش میگه ما نمیریم. پسر یا دختر باید این رو درنظر بگیرن که بعدا اگه ازدواج شکل بگیره، در مسائل اقتصادی درگیری پیش میاد. این چه شیرینی بود آوردن، این چه مجلسی بود گرفتن، این چه جهیزیه ای بود آوردن، چرا فلان چیز رو ندادن، چرا فلان کار رو نکردن. میگن این حالا انتخاب بود تو کردی. این چه جایی بود تو رفتی. یه دست استکان درست نداشتن. ما دیگه اینجا نمیریم. بعضی از خانواده ها هم اوضاع اقتصادی دختر یا پسر براشون اهمیت نداره. مثلا بعد از اینکه هم دیگه رو دیدن. اونی که وضع مالیش بهتره میگه چه خونه ای ساده ای داشتن، چه آدم های خوبی بودن. چه آدم های ساده ای بودن. چقدر به دل من نشستن.

5. عملکرد خانواده ها به وضع اقتصادی شون هم مهمه. مثل دو خانواده ای که از نظر وضع اقتصادی شبیه هم هستن اما یکی شون قانع هست و دیگری خسیس. خانواده ی اولی اگه پول هاش رو جمع میکرد به جاهای بهتری میرسید. خانواده ی دوم چون گند زندگی کرده ان به اون جایگاه رسیدن. مثلا خانواده ای که سر چند سیخ کباب دعوا میکنه که بعد از عروسی وقتی اضافه اومد، کی اونها رو برد

************************************

سوال: اگر سطح مالی خانواده من که پسر هستم از خانواده طرف مقابل (دختر) پایین تر باشد، مشکل دارد؟ اگر بله، چطور میشود با این مشکل کنار آمد؟ من کاملا از نظر مالی روی پای خودم باید باشم در آینده و وابستگی به خانواده ندارم.

پاسخ:  می تواند خیلی خیلی مشکل داشته باشد و یا اصلا نداشته باشد این خیلی خیلی و اصلا مربوط می شود به نگاه و نگرش دختر و خانواده اش به این تفاوت اقتصادی و میزان هماهنگی شان با آنچه شما هستی خودت را خیلی شفاف (وحتی کمتر از آنچه هستی ) معرفی کن و بگذار آنها با فراغ بال و در وسعت تمام تصمیم بگیرند اگر تصمیمشان تحمل تو بود بدرد نمی خورد. اگر شوق به آنچه هستی و عدم انتظار تطبیق شما با شرایط اقتصادی شان بود منعی وجود ندارد

سوال: اختلاف سطح مالی دو خانواده برای ازدواج چقدر مهم و تاثیر گذاره؟ من شغلم در آینده طوریه که میتونم زندگی عالی ای از نظر مادی فراهم کنم، سطح مالی خونواده ی خانمم از ما خیلی پایین تره

 جواب: وقتی سطح مالی خانواده مرد بالاتر است نه تنها مشکلی ایجاد نمی کند که می‌تواند حسن هم محسوب شود. البته به شرط وجود شرایط زیر: 1 - والدین و خانواده شما بویژه مادرتان، دختر را بپذیرد و با تمایل خواستگاری کند 2- تو با اطمینان کامل نسبت به تاثیر این تفاوت تصمیم بگیری و دودل نباشی 3- از گوشه و کنایه های اطرافیان تاثیر نگیری 4 - مرد آزاده ای باشی که فردا این تفاوت را عامل تحقیر و تخریب زن و خانواده اش قرار ندهی 5 - توانایی مالی آنها را ببینی و بفهمی و بدانی که نمی توانی انتظار بیشتر از توانایی شان داشته باشی