حالم بی نهایت بد هست بچه ها.
تو تاپیک قبل گفتم سر چی بحث کردیم
الان عمدا برای اینکه منو زجر بده نمیاد خونه
تا پس فردا خونه باید تخلیه شه کلید تحویل بدیم در حالی که ما هنوز خونه پیدا نکردیم بریم
با بچه کوچیک یه چشمم اشک یه چشمم خون همش این بنگاه اون بنگاه زنگ میزنم برای خونه
امشب دوستم ماشین داره میاد دنبالم بریم چند تا خونه ببینیم
بهش زنگ میزنم جواب نمیده پیام دادم من تنها چطور جا به جا شم
نوشته هر غلطی نکردی بکن من دیگه نمیام خونه،درخواست طلاق دادم
بچه ها اصلا برام دیگه مهم نیست جدا شیم
اما نمیدونم از پس این اسباب کشی و...بر میام یا نه
خیلی فشار و استرس رومه
به پدرش زنگ زدم گفت به من مربوط نیست من دخالت نمیکنم
خیلی خسته م
دو روزه لب به غذا نزدم
خانواده خودمم هم نیستن این شهر.ادمای حمایت گری هم نیستن اصلا