یکبار قبلا گفتم که یکسال راه دور ازدواج کردم تهران خانوادم چون کارشون از قبل تهران بوده ولی الان شهرستان زندگی میکنن هر ماه حداقل ۱۴ روز میان تهران ک اونم خونه من میان راستش صدای همسرم درومده بود دیگه و واقعا اذیت بودیم حریم شخصی نداشتیم سرو صدا زیاد بود تعداد اونا ۵نفر با منو شوهرم ۷ نفر اصلا نمیشد تو یه خونه زندگی کرد اونم هر ماه دو هفته من یکی دوبار غیر مستقیم به مامانم گفتم گوش نکرد و ناراحت شد تیکه ها شوهرم شروع شد کی هی میگفت اینجا هتله نه خونه و چند بار دعوا داشتیم سر این جریان تا اینجا مطرح کردم همه گفتن قطع رابطه کن من خیلی برام سخت بود ولی دیدم با گذشت یکسال بدتر شده ک بهتر نشده این وضع تا اینکه برگشتم به برادر بزرگترم گفتم اینجور قضیه یه خونه اینجا بگیرین منم به مشکل خوردم با شوهرم و دلخوری پیش میاد نمیخواد روتون به روی هم باز بشه.از اون زمان ک این حرفو زدم ۷۰ روز گذشته همه باهام قهر کردن مادرمم حتی یه زنگ نزد من هر روز واسه این قهری دارم میمیرم و زنده میشم الانم باخبر شدم تهرانن ولی نمیدونم کجان .خیلی ناراحتم با من عین برده رفتار میکردن ن دخترشون انتظار دارن انقد ادامه بدن ک آخر من به طلاق بکشه ولی قلبمم ترکیده از این دوری و این رابطه بد نمیدونم چیکار کنم😔😔😔😔
از دستت همسرت ناراحت نشی ها حق داشته
مقصر مادرته ک نتونسته مدیریت کنه
زنگ بزن مادرت اگه جواب نداد خودت تنها برو خون پدریت باهاش صحبت کن بگو شما بزرگی باید بزرگی کنی نه اینکه قهرم کنی
به هر حال درست نبوده دو هفته یکبار میومدن چند روز میموندن شما هم باید راحت باشید یانه خودت هیچی شوهرت چی
کار خانواده ت واقعا اصولی نبوده و بچه گانه رفتار کردن
مقصر خودشونن حالا قهرم میکنن
تو خانواده معمولا اختلاف هست اما تا اونجایی که از دستت بر میاد باید واسه حلش تلاش کنی
اگر هم دوستی کردین لطفا لطفا به روش گذشته نباشه از قدیم گفتن دوری و دوستی
زندگیت از هم میپاشه با این رویه بالاخره شما هم باید راحت باشید نه اینکه مدام مهمون داشته باشید و معذب شید
عزیزم همسرتون حق دارن واقعا .شما هم حریم شخصی خودتونو دارید.زنگ بزن منطقی حرف بزن.بگو دوس دارید زندگی من خراب شه
خیلی سخته
بعضی خانواده‌ها پر توقعن. آدم نه دلش میاد ناراحتشون کنه نه میتونه سرویس بده.
بنظرم شما و همسرت هر دو حق داشتین و حرفتون منطقی بود
خونواده تون نباید ناراحت میشدن
