وقتی پریود شدین مادرتون براتون چیکار کرد

چون هیچی نمیدونستم وقتی پریود شدم ترسیدم به دوستم گفتم اونم گفت طبیعیه باهاش رفتم شرت و نوار بهداشتی خریدم یادم داد استفاده کردم تا چند سال مادرم اصلا نمیدونست پریود میشم بعد از چند سال وقتی فهمید فقط یادم داد غسل حیض انجام بدم 🤧🤣

هیچی والا ذوق کردیم😅

یکم تراژدیه ولی مادر نداشتم

هیچی اینقدر تو دوران پر استرسی بود که اصلا براش مهم نبود گفت برو نوار بهداشتی بردار تازه من پنجم بودم تو مدرسه برای بار اول پریود شدم نمیتونستمم به کسی بگم مردم و زنده شدم تا برگشتم خونه😖

از قبل کاملا اطلاعات داشتم و بهم توضیح داده بود ولی بازم نمیدونم چرا گیج زدم و پد رو برعکس گذاشتم😂رفتم به مامانم گفتم پریود شدم ولی پد داره اذیتم میکنه سریع فهمید از سمت چسبش زدم به بدنم . نحوه گذاشتن پد رو توضیح داد همین .

ای بابا😥

یادم به خودم افتاد... مامان من که اصلا راجب این چیزا با ما حرف نمیزد... نه بهم چیزی یاد داد نه راجبش باهام حرف زد

من هرچی یادگرفتم از معلم بهداشت که اول راهنمایی تو کلاسمون اومد حرف زد و بعدم دوستام و همکلاسیام یاد گرفتم... یه نواربهداشتی برام نمیخرید... یبار نیومد ازم بپرسه دخترم به این سن رسیدی پریود هم میشی؟  لباس زیر میخای؟  نواربهداشتی میخای؟ 

من خودم بلد بودم پد بزارم چون خواهر بزرگتر داشتم ولی از مدرسه اومدم خونه هیچکی نبود منم بدون اجازه دست به پد نزدم خلاصه همه شلوارامو کثیف کردم تا اومدن خونه خواهر بزرگترم واسم پد گذاشت 😂 ، صبح فردا هم از خواب بلند شدم بابام گفت بیا تخم مرغ آبپز بخور واست خوبه تقویته ، فهمیدم مامانم بهش گفته 😂😂

فکر کنم به دایی ام خبر دادن

چون دیر پریود شدم یه فامیل منتظر بودن

پ.ن: دایی ام پزشک زنان هستن

دوستت بزرگتر از خودت بود یعنی؟

غسل و بهت نگفته بود پس😅

هیچی ،فقط پول داد گف برو نوار بگیر،منم ک بلد نبودم استفاده کنم تا مدت زیادی از سمت چسب دارش استفاده میکردم😔

هیچ کار خاصی نکرد... تازه من میگفتم از کلیه هام خون میاد که اینطور میش😐💔

اولی باره پزشک زنان مرد میبینم

الانم دیگ فک نکنم این اجازه رو بدن بهشون

و اینکه چند سالتون بود مگه😅

حدس زدم

والدین پسردوست معمولا دختر رو و مسائلش رو دردسر میدونن

یدونه زد تو سرم گفت خاک بر سرت چی کار کردی این طوری شدی تو این سن (دوازده سالم بود )بعدش هم یه نوار بهداشتی داد گفت و...بعدم تا ده روز مثل چی ازم خون می رفت اونم فقط سرکوفت  که چرا بی حالی و اینا ،منم کلی درد و اینا داشتم ولی عین خیالشم نبود.حتی وقت زایمانم هم می گفت چته اینقدر بی‌حالی وسرکوفت میزد که زنداییم‌ گفت خب زاییده😐ولی واسه خواهر کوچیکم  یه پریود میشد خودش می کشت براش از دمنوش گرفته تا این که اصلا از بلند نمیشد و ......کلا مریضی های من واسش بی اهمیت بود کیفم می کرد زجر بکشم .دل پری دارم 😢