2777
2789
عنوان

از دستم جاریم دیوونه شدم

| مشاهده متن کامل بحث + 1619 بازدید | 64 پست
ایت الکرسی بخون مثبت فکر کن تو خونتم راش نده هیچ غلطی نمیتونه کنه .از دستشم هیچی نخور

همکار شوهرم باباش تو کار دعاس. کاری کرده شوهرم همچیو میده ب اون پنجاه درصد .تمام مردم موندن چرا شوهرم داره این کارو می‌کنه همش برامون انجیر و زیتون میاره. من نخوردم شوهر نادانم فوری خورد. شوهرم جونشو میده بهش . دیشب فهمیدم باباش دعا نویسه به شوهرم گفتم چشماش ۴تا شد 


 الان دارن جدا میشن. خدا به خیر کنه 

نه هیچی نمیخورم دفعه قبلی هم غذا فرستاده بودم ریختم دور خونمم هم یه بار اومده تا حالا نیومده ولی باز ...

نه نمیتونه دعا جوریه که باید گذاشته بشه خونهدطرف یا یه چیزی به خورد خودت یا شوهرت بده 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


دوس نداره با شوهرش هرروز یکجا باشید .اگه سرکار نری احتمالا رفتارش بهتر میشه

امیدوارم نه دیگه نمیرم البته یه تایمی شوهرم خواسته با خواهرجاریم ازدواج کنه هنوز هم فکر میکنه من مقصر اینم نشده و اینا سر این اصلا از من خوشش نمیاد

وای چه بد استرسم بدتر شد هرچی واست میاره بریز دور

شوهر شکموم خورد 

من نخوردم 

الان من گیر دادم باید جدابشید 

نشسته غیبت منو پیش داداشم کرده گفته خواهرت چه سلطه ای داره 

داداشم بهم گفت به شوهرت احترام بذار گفتم کی گفته دیدم بله خود طرف بوده ب داداشم توضیح دادم گفت آهان پس از این میسوزه 

همش میگه تو از زنت می‌ترسی که شوهرم حرف منو گوش نده

اصلن نباید میذاشتی بگه خودت باید نیومدی برو ی جا دیگه اصلن جلوی چشمش نباش قهرم نکن . فقط جلوی چشم نب ...

اخه من مشکلی نداشتم با برادر شوهرم خیلی آدم خوبی فکر نمیکردم اونم بدش بیاد سر همین تا انقدر بیفتم رو روال قرار شد پیش اون بمونم که دیگه نشد

اخه من مشکلی نداشتم با برادر شوهرم خیلی آدم خوبی فکر نمیکردم اونم بدش بیاد سر همین تا انقدر بیفتم رو ...

بهتر اون دوست ندارم تو پیشرفت کنی 

از طرفی هم دوست ندارم پیش شوهرش باشی 

هر جا رفتی سرکار بهشون نگو نذار بدونن چیکار میکنید

شوهر شکموم خورد من نخوردم الان من گیر دادم باید جدابشید نشسته غیبت منو پیش داداشم کرده گفته خواهرت چ ...

دیگه نزار بخوره البته احتمالا اون هدفش شوهرت بوده توم میخوردی شاید چیزی نمیشد

امیدوارم نه دیگه نمیرم البته یه تایمی شوهرم خواسته با خواهرجاریم ازدواج کنه هنوز هم فکر میکنه من مقص ...

حتما به خاطر این باهات لج افتاده. دعا کن خواهرش هر چه زودتر ازدواج کنه بلکه یادش بره  

دیگه نزار بخوره البته احتمالا اون هدفش شوهرت بوده توم میخوردی شاید چیزی نمیشد

مشگل اینه من گیر دادم باید جدا بشید 

اونم از من میسوزه ی سره غیبت می‌کنه

آخه سرمایه از ماست 

کار از شوهرمه این ی کار گر بود شوهر نادانم آورده شریک کرده پنجاه پنجاه

من میگم باشه سرمایه از ما ولی کارو بده اون کامل انجام بده سی هفتاد کن 


حتما به خاطر این باهات لج افتاده. دعا کن خواهرش هر چه زودتر ازدواج کنه بلکه یادش بره

امیدوارم هرچه سریع تر یه شوهر خوب براش پیدا بشه بلکه این دیوونه ها منو ول کنن اون اوایل همش میگفت حیف با خواهر من که هم طبقه اجتماعین ازدواح نکرده با تو ازدواج کرده 😑

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز