میدونی یک شب ساعت یازده شب یک مردی به گوشیم زنگ زد ابروی منو برد جلوی خانوادم خانوادش گفت این از من تلفناشو مخفی میکنه نمیدونم کیه زنگ میزنه
یکبار عکس مردی رو تو گوشیم دیده بود که واسه این گروه ها بودرفته بود تو حافظه پنهان گوشیم بعد کلی بمن تهمت زد با اینکه خودش تو گروه های واتساپش کلی عکس پروفایل باز کرده بود دیده بود تو گوشیشم بود ولی من چیزی نگفتم
منو چند سال بزور چادری کرد
همیشه اینوذهنم فرو کرد من ادم درست و مقیدی نیستم ولی اون هست
منو با جاریم ک خیلی مذهبیه همیشه مقایسه میکرد و سرکوفتشو بهم میزد
شاید اینا در کلام چیزی نباشه اما در روح و روان من سالهاست تاثیر گذاشته و ازارم داده
فیلم میدید زن بود توش روشو اونور میکرد یعنی منو گول میزد چون در تنهایی پو رن میدیده
میگفت تو چادر برداشتی تو اهنگ میذاری برا بچه تو مچ دستات معلومه برا این کارای تو هست برکت از زندگیمون رفته!
حالا بنظر تو با این تفاسیر من اونی نیستم که بی گناه همیشه ازار دیدم و اون در خفا اینکارو میکرده؟؟؟؟
شاید باورتون نشه من ۳۰درصد خوشحالم ازین موضوع!!!!!
چرا؟
چون دیگه فهمیدم من بد نیستم منم خوبم دیگه پیش خدا گریه نمیکنم بگم من بدم شوهرم پاک و مومنه چون از بس اینو مخم کرد