بچه ها نزدیک دو سال و خورده ای میشه عروسی کردم شهر خودم تهران بزرگ شدم و از بچگی زندگی کردم تنها بودم و پدر و مادر فوت شده بودن و به خانواده پدری خیلی وابسته بودم خلاصه شوهرم یه شهر دیگه بود باهاش آشنا شدم ازدواج کردیم و اومدم شهر شوهرم مشکل من اینه بعد دو سال به شهری که ازدواج کردم عادت نکردم اوایل ازدواج کردم گفتم میگذره و عادت میکنم ولی نمیشه که نمیشه از طرفی تو یه ساختمونیم با خانوادش آدمهای دخالت کن و اذیت کنی هستن و مهربونی ازشون ندیدم نمیدونم بخاطر اینه نمیتونم تحمل کنم یا چیز دیگه اصلا خوشم نمیاد و برام عذابه اینجا هر روز کارم شده گریه درسته شهر خودم کسی رو ندارم ولی خیلی دوسش دارم به شوهرم میگم بریم تهران شهر خودم زندگی کنیم میگه نمیشه من کارم اینجاست شغلم اینجاست و خانوادم اینجاست نمیتونم اونا رو ول کنم حرفشم نزن و اصلا نمیشه اینجا هم من نمیتونم بخدا میریم مسافرت شهر من و میخوام برگردم عذا میگیرم و غصه میخورم میترسم کار به جدایی بکشه چیکار کنم
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!