من تازه عروسم ۵ ماهه ازدواج کردم شوهرم الان دو هفته اس رو مبل میخوابه من تو حال رو زمین که بیاد پیشم اما نمیاد رو مبل میخوابه تو شهر غریبم همشم خونه مامانشه طبقه بالا دیشب به خاطر اینکه طلا نمیفروشم بهم گفت بی عرضه گفت گمشو بخواب اومدم خوابیده باشی رفت بالا من خوابیده بودم نفهمیدم شب کی اومدم ۱۲ و نیم خوابیدم نفهمیدم ساعت چند اومد بابام میگه از این واسه تو شوهر در نمیاد بیا خونه من پشتتم ولی من نمیخام زندگیم خراب بشه میخام زندگیمو اما اون نمیدونم چرا اینجوری میکنه اذیتم میکنه با کاراش دیشب انقد فکر و خیال کردم یه طرف سرم تیر میکشید
درستش همینه که برگردی خونه پدرت حتی اگر شده برای ترسوندنشون
اوج شیرینی ازدواج همین ماه های اولیه ، ایشون همین ماه های اپل هم داره اذیتت میکنه🫠
دختری از نژاد آرمَن و زاده خاکپاک ایران زمین🌸از پسر خدا براتون نور طلب میکنم.این کاربری سومه و من برای همه احترام قائلم ، من هیچ عقیده ای رو تبلیغ نمیکنم اگر چنین کامنتی از من دیدید حتما گزارش بزنید اما اجازه بدید منم نظرمو بگم و الکی صرفا بخاطر دینم برای من گزارش رد نکنید لطفا لطفا:]💘
دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳
از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباسهای خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!
به حرف پدرت گوش بده پشیمون میشی شوهرت اولش اینه وای بحال بعدش
بابام میگه بزار بیام با شوهرت حرف بزنم نگه این کسی رو نداره من تو رو اسیر ندادم تو شهر غریب اونم بره خونه باباش بمونه تو تنها بیام ببرمت میگم نه بدتر میشه
آره تو عقد فرشته بود جونشو میداد خیلی وابسته من بود پدر مادر نمیدونست چیه بعد ازدواج عوض شد
همین الان ساکتو جمع کن برو خونه بابات کسی که نقابشو برداشته بعد از عروسی و تو داری چهره جدیدشو میبینی روز به روزم بدتر میشه آدمای دو رو و نقابدار اصلا به درد زندگی نمیخورن بخدا