من الان متاهلم زندگی خوبی دارم خودمم پیشرفت کردم از نظر مالی و ظاهری و ... چیزی کم ندارم
ولی بچگیا مادرپدرم با اینکه خیلی برام خرج میکردن ولی منو مدارس داغون ثبت نام میکردند
دبیرستانم یه مدرسه افتضاح بود که من میخواستم از اونجا در بیام ولی نه مدیر پروندمو میداد نه مادرم حمایت میکرد
ولی شاگرد زرنگ بودم
الان هر وقت میرم تو جمع عموم با حالت مسخره و با صپای بلند میگه اره تو مدرست مدرسه احمقا بود ، همه معلمات به درد نخور بودند ( چند بار اومده بود دنبالم تو مدرسه ) اونجا کجا بود تو توش درس خوندی و میخنده ...
خودش برا دخترش که بچه مدرسه ایه حسابی خرج میکنه و مایه میزاره
ولی من ناراحتیم از اینه این حرفو تو جمع جلوی عروسای دیگه که کلی باهام رقابت دارن و شوهر من میزنه واقعا اعصابم بهم میریزه ...