ازدواج راه دور و دردسراش

حالا زحمتش ک سر جای خود،اینهمه جون بکن تازه بعدش حرف و حدیثاش شروع میشه و خبر کشی ها ،اخه خودشون فکر نمیکنن اگر ما اینجور می رفتیم خونشون تلپ میشدیم وقت و بی وقت ایا خوششون میومد والله تا حالا نشده اینجور مزاحم کسی بشم اگه ب من بود اصلا نمی رفتم  خونه مادر شوهرمم  چون ناچارم چند سال یبار اونم ی شب می مونم می دونم زحمت داره ،جاری خانمم خداروشکر شمال خونه گرفته بعده این برن اونجا والله ولی ایشون از بس زرنگه پا نمیده میگه تهرانم  بگن میایم تهران میگه شمالم لابد😁😁😁

نه چرا وسیله ام دارن  رنگ خونشون رو ندیدم اصلا یه بار رفتم اولین بار برای سرزدن روی سگ‌رو بهم نشون نداد اینا به کنار آنقدر میاد اذیتم میکنه که نگو فوضولی میکنه تو خونه زندگیم یک ساعت هم بیشتر راهش نیس تو خونه اش فقط به نه همه جا میره میمونه توقع داره کسیم نره خونش

چیکارکنم دیگ خودشو میزنه به پرویی اینا وقتی کاری دارم میرم بیرون میایم میبینم‌تمام وسایل های جهازمو جابه جا میکنه

آره هر سری میاین باید یه خونه تکونی اساسی بکنم بخدا دست تنها با بچه کوچیک

عزیزم شهرستان که الان مثل قدیم نیس مرکز استان ها الان کلان شهر شده از نظر ترافیک و شلوغی و خرج و مخارج فرق چندانی نداره با تهران ب جزء اجاره خونه ک تهران بالاتره البته حقوق ها هم اونجا بیشتره ،خواهر خودم تهران معلم هستش ولی منم ک شمالم میرم سر کار حالا ۴ بر می گردم ولی همین مشکلات و در رابطه با مهمون های یهویی دارم اصلا تموم انرژی من و میگیرن و تا چند ماه بعدش هنو اثار تخریبشون هس😅😅😅

عجبا خدا صبرتون بده واقعا سخته ،کاش از اسمون یهو خدا ی فهمی بندازه تو کلشون ی لحظه فکر کنن اقا اینکار درس نیس

واقعا آنقدر اعصابم خورد میشه بعد اینکه میرن باید تا سه هفته کثافت کاری هاشونو جمع کنم دست تنها با یه بچه کوچیک 

بله تمیز کردن و جابجایی خونه ب کنار ،منظورم اثار تخریبیه حرف و حدیث بعدشه ک واقعا اعصابش و ندارم اخه خجالت داره دور از جونتون ،بیای بخوری بریزی بگردی بعد بری حرفم بزنی اونم ناحق!!!جاریم بعد خونه ما میره خونه مادر شوهرم مستقیم و اینجاس ک میگم اثارش ماندگار میشه🤣😊😊😅😁

کار خودمو شوهرم اینجاس

پونزده ساله تهرانم 

افرررین دقیقا 

صبح ها زودتر بیدار میشن

زل میزنن ب گلهای قالی 🥴