من اینجوری شدم که همش میخوام شروع کنم عادتارو و رکن اصلیش هم سحرخیزیم قبل یه تایم خاصیه ( اینجور نیست که نتونم ولی مشکلاتی مثل مریضی و ..) برام پیش اومده که اون روز نشده
و چون اولیش تیک نخورده کلا اون روزم اون کارایی که میخواستمم انجام ندادم نمیدونم انگار یه طلسم تو ذهنم که روز اول شروع باید همش تیک بخوره
چجوری باید خودم رو توجیه بکنم
چقدررررر تاپیک خوووووبی کلی انرژی گرفتم اول صبحی
به خودت بگو یدونه کار خوب رو انجام ندادن خیلی بهتر از اینه ک کلی عادت خوب رو انجام ندی .. در واقع از دست دادن یدونه تیک خیلی بهتره تا ده تا تیک .. شاید قبول کرد و اشتی کردین😁
برای هرکار اگر معنا ومفهموم اون کار برات مهم باشه انجامش میدی حتی با کمی کاستی و ضعف مثلا من دوست دارم صبح زود بیدارشم غذا درست کنم کارهای خونه رو انجام بدم . لازمه اش اینه شب زود بخوابم یااینکه اگر مریض شدم خودم رو توبیخ نکنم باخودم دوست باشم امروز که مریضم رو به خودم تخفیف بدم
بعضی از کار ها نمیشه یه روز عادت کنی باید خورده خورده جلو بری بشه عادت
مثلا من همیشه کتاب میخوندم ولی یه روز مثلا یه صخفه یه روز 20 تا یه روز هیچی یه کتاب یک ماه یا بیشتر طول میکشد بخونم
دیدم اینحور کارم نمیشه یه کتاب شروع کردم ده صحفه میخوندم هر روز بعد کتاب بعدی 15تا صحفه همینجور خودم مجبور کردم هر کتاب تموم کردم اضافه کردم یه کتاب بعدی الان ماهی دوتا کتاب تموم میکنم
زبان خوندن همیجوری شروع کردم رسوندم به 5 تاکلمه روز
ورزش و پیاده روی هم همنجوری
کم کم پیش برو تا بشه عادت و بعضی کار ها تفریحت
به معنای واقعی کلمه کمال گرایی رو کنار گذاشتم
مثلا اولا که میخاستم مطالعه کنم هی دستم نمیرفت به کتاب
ذهنم مقاومت میکرد چون فکر میکرد میخاد کار بزرگی کنه
میگفتم فقط یه خط میخونم و میبندم! تا سد ذهنی بشکنه
اونوقت میدیدم یه ساعته دارم میخونم
یا قرآن میگفتم فقط یه آیه میخونم
برای ورزش از یک‌دقیقه شروع کردم😂
همش یه روز نبود یه عادت که تثبیت شد کاملا کم کم اضافه کردم عاداتو
درسته وقت گیر به نظر میاد اما مغز عادت داره برای هرچی باید گرم کنه اگه‌این‌اصلو رعایت نکنی برنامه هات همیشه یه نوشته باقی میمونن و اینجوری بیشتر وقتت میره
خانما من چیکار کنم سحر خیز شمممم؟؟؟😖
