حالم خوب نیست
نمیدونم شوهرم چشه
دیروز ناهار درست نکردم براش باهام قهر کرده از دیروووز حرف نمیزنه
هی میگم چیشده هیچی نمیگه میگم ناراحتی میگه آره میگم چرا هیچیی نمیگه
انقد بوسش کردم بغل کردم نوازشش کردم نمیدونم چرا انقد دلش سنگ شده هیچوقت اینجوری نبود 🙁 آخه درست میکردم غذا همیشه بجز یکی دوبار این چند وقت حالم بد بود باردارم از بیرون غذا اورد
ظهر خواب بودم اومد خونه دید غذا درست نکردم خیلی ناراحت شد خیلی گفت وقتی نمیخواستی درست کنی قبلش خبر میدادی یه فکری ب حال خودم کنم حداقل
بعدم رفت تو اتاق درو قفل کرد خوابید تا غروب
هیچوقت درو رو خودش قفل نمیکرد
چی میشد یه املت درست میکرد واسه خودش میخورد؟🥲🥲
صبح ک میخواست بره دوباره انقددد بوس و بغل و بند و بساط راه انداختم تعجب کردم چرا آشتی نکرد
گفتم بوسم کن یه نگاه تو صورتم کرد و رفت
خیلی دلم شکست اخه مگه چیکارکردم ی ناهار درست نکردم 😭 تاحالا نشده بود اینجوری کنه
تا دیروز همش میخندیدیم حرف میزدیم یهو اینطوری شده دارم خفه میشم اون حرف نمیزنه حالم بده