اونم کسی که دکترا ازش قطع امید کرده بودن و رو به موت بود
خود دکترام باورشون نمیشد یهو حالش خوب شده باشه
داشت ذره ذره جون میداد تو بیمارستان صبح پاشد حالش کاملا خوب بود
کل بیمارستان اوندن عیادت
یهو خدا بهن گفت پاشو نذر کن تا چهل روز نماز شب بخون
همون شب اول که تموم شد خدا حاجتمو داد