سعی میکنم
بعد خودش دید که انگار یجوری شدم البته به نظر خودم اصلا ضایع نبودم چونکه خیلی کنترل کردم ولی خب منو بزرگ کرده و فهمید و گفت چون میدونستم نمیای منم واقعا نمیرفتم اگه میگفت چون از سریار بودن بوم میاد اگه مثلا یه تعارف زد که بیا میخوایم بریم بیرون خودشم میدونه هیچوقت نمیرم
راستش منم نمیگم دلسوزی و مهربون چون منم گاهی خسته میشدم گاهی پشت سرش حرف میزدم که چرا فلان کرد ما هم خسته شدیم اما نمیدونم چرا الکی بغضی میشم
مرسی ک انقد دختر خوبی ای برای مامان بابات😍😘
مهدوی ها🌝🧡
بیاید تاپیک قبلم
چون خواهرتو‌خیلی دوست داری ادما از دست کسایی‌که خیلی دوسشون دارن زود ناراحت میشن مخصوصا خواهر بزرگ‌تر که مثل‌مامان دوم‌ادم‌هست
مطمئن باش عمدی نبوده کارش اگه‌همیشه اینجور‌کاری نمیکنه
قدر همو‌بدونید جای خواهر جداست واقعا❤️
نمیدونم شاید نه ولی خودش شرایطم میدونه میدونه که پدر و مادرم دیگه ازین کارا دوس ندارن
من به احتمال ۹۰ درصد نمیرفتم ولی تعارف میکرد خوب بود
مسافرت هم در اصل اونا با ما میان در صورتی که حتی یکبار گفتم دوس دارم تنها بریم ولی گفتن نمی‌آیم ولی اومدن تهش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
57 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز