خانوما من در سن 15سالگی شوهرم میدن...بعد از دو هفته عقد خانوادم تو تصادف مردن..هیچکسیو ندارم بی کسم ..الان 5سال از زندگی مشترکمون میگذره صاحب ی دختر دوساله شدم ..از ناچاری آمدم باهاتون دردل کنم ..شوهرم ی عالمه داداش خواهر رفیق داره اما من ..حتی رفیق هم ندارم میگه دوست ندارم رفیق داشته باشی ..خلاصه وقتی هم زیادی شوهرمو مث رفیق خانواده دونستم ..والان مث چی پشیمونم ..میگه خیلی پر حرفی ..میگم با تو حرف نزنم با کی حرف بزنم😔😭از دستش خیلی ناراحتم ..