داشتم عکسامون رو نگاه میکردم. اخه تو چقدر قشنگ میخندیدی تو عکسا اقای دکتر دوست داشتنی من. میدونی چقدر دلم برات تنگ شده؟ میدونی چقدر شبا ی سخت و تیره و تاری رو میگذرونم؟ میشه برگردی؟ به خدا دلم برات یه ذره شده و هیچکس نه حالم رو میفهمه نه حرفامو. عشق بی همتای من تا همیشه دوستت دارم و به یادتم. توروخدا برگرد...
خدایا صدامو میشنوی؟ دعاهام رو میشنوی؟ میشه یه نگاهی به دل بیچاره منم بندازی.... اخه همه جوونیم رفت به پای قرص های اعصاب و بی خوابی و موهام دونه دونه سفید شد...
برام دعا کنین دوستان🤍🥲