فقط یه نمونه بگم بهت خداروشکر همه خوب راهنمایی کردن
اشنامون سالها پدر شوهر نگه داشت اخرش به زور نفس میکشید با اکسیژن صد سالشم بود ،اومده بود غذا بده پرید گلوش و مرد
همه ،همه ی زحمتاشو گذاشتن کنار
همه اون تشک و پتو شستن و کمر درد و پوشک کردنو و گفتن فلانی بابامونو کشت
اصلا شوهرت خودشو جر بده هم قبول نکن الزایمری ها زیاد عمر میکنن فک نکن حالا ۸۰ سالشه قراره زود بره ،نه اتفاقا اگر لزش پرستاری بشه عمر نوح میگیره و تازه اون وقته که تو حال بد و خوبش فحشم ازش میشنوی
شوهرت دوس داره بره خودش نگه داره
مگه وقتی اون تورو اذیت میکرد شوهرت برات بغض یاکریمی اومد که تو الان دلت براش بسوزه ؟
اصلا رحم نکن ،بدی کرده بایددددد بدی ببینه