2777
2789
عنوان

خونواده سمی

111 بازدید | 18 پست

سلام به همگی من پارسال بابام خونه رو ترک کرد و الان مامان بابام حدود چند ماهه طلاق گرفتن و با کلی تنش مامانم بالاخره مارو قبول کرد. بین بد و بدتر بود انتخابم. بابام خیلی بدتر از مامانمه . مامانم هم بده ازش بدم میاد ولی خب راه چاره و سرپناهی ندارم که برم . الان با مامانم زندگی میکنم ولی میگم کاش مرده بودم . یه تایم سرکاره یه تایم هم که خونس همش قر میزنه سر من انکار دیوار کوتاه تر از من نیست همه بدبختی هاش و سر من خالی می‌کنه . تا یه اشتباهی ناخواسته ازم سر میزنم بچه مردم و میکوبه تو سرم . بعد اعصابم و خورد می‌کنه آهنگ گوش میدم میگه تو گوشی بعد دارم درس میخونم میگم درس دارم نمیزارع بخونم مدام قر میزنه که اره مگه فقط تو درس می‌خونی بچه مردم هم درس میخونه از صبح داشتی چکار میکردی در صورتی که خودش وقتم و میگیره به قرآن روانیم کرده نمره هام نوزده هجده ایناس قر می‌کنه همکلاسی هات بیستن تو چرا نیستی نمره درست میشه خونه چرا کثیفه خونه هم که تمیزه تو چرا انقد چاقی از دختر دایی هات یاد بگیر هیچ مشکلی هم نداشته باشم میگه چرا بابات اینجور کرد اونجوری کرد آبجی کوچیکمو میندازه گردنم به قرآن دیگه خسته شدم دیگه نمیکشم نه راه پس دارم نه راه پیش نمی‌دونم مشکل خدا با من چیه . بخدا خیلی درد داره با همچین خانواده‌ای زندگی کردن . واقعا هم سن و سال هام و میبینم خیلی حسرت میخورم دغدغه شود اینه برای تفریح جای جدید کجا برم و من  تو شونزده سالگی دغدغه اینه نقطه ضعقی پیدا نکنه تو سری بزنه یا حذف نزنم از خونه پرتم کنه بیرون.خواهش میکنم کمکم کنید چجوری از این وضع خلاص بشم

روانیمون کردن

کاش مادرِ منم جایی رو داشت بره همون زمان که بچه بودیم طلاق میگرفت، اینجوری فقط یه نفرشونو مجبور بودیم تحمل کنیم نه دوتا روانی رو. ولی خب به نظرم مجدد ازدواج میکرد بدبخت‌تر میشدم

دعا میکنم مرغِ آمین بیاید و بر آرزوهایت آمین بگوید، و دلواپسی در خیالت نماند و آرام باشی چه چیزی از آرامش ناب خوش‌تر ؟

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

روانیمون کردنکاش مادرِ منم جایی رو داشت بره همون زمان که بچه بودیم طلاق میگرفت، اینجوری فقط یه نفرشو ...

کاش شعور داشتن از همون اول بچه نمیاوردن یا اصلا تفاهم نداشتن ازدواج نمیکردن....

میفهممت کاملاتوام بقیه رو بزن ت سرش

می‌خوام این کارو بکنم منتهی انقد سکه از خونه پرتم می‌کنه بیرون قبلاً هم اینکار و کرد خیلی هم جدی بود من یه هفته خونه مامانبزرگم بودم نه گوشی داشتم نه پول فقط چندتا لباس انداخته بود تو پلاستیک داد دستم دیگه مامانبزرگم راضیش کرد برگشتم

درست تموم کن و برو سر کار ، پس انداز کن و ازدواج کن و برو سر زندگی خودت ، دیگه پشت سرت رو هم نگاه نک ...

مشکلم اینه رو اعصابم راه می‌ره میاد دورم هی می‌چرخه نمیزارع هیچ‌کار کنم نمیزارع درس بخونم . حالا اینا اوکی هم بشه با این وضع روانم چه کنم

می‌خوام این کارو بکنم منتهی انقد سکه از خونه پرتم می‌کنه بیرون قبلاً هم اینکار و کرد خیلی هم جدی بود ...

مادربزرگت تنهایی زندگی میکنه؟ چرا نمیری پیش اون بمونی

دختر خالم ۷ سال از عمرش رو پیش مامان‌بزرگم بود

دعا میکنم مرغِ آمین بیاید و بر آرزوهایت آمین بگوید، و دلواپسی در خیالت نماند و آرام باشی چه چیزی از آرامش ناب خوش‌تر ؟

مامانت زجر کشیده سمشکل اعصاب داره بار بچه ها به تنهایی رو دوششهبزرگ بشی درکش میکنیگناه داره طفلیامان ...

زجر کشیده که هست ولی اخلاق هم مداره مجردی تو ناز و نعمت بود تو یه خانواده سالم هم بزرگ شد ولی کل خاله ها و مامانبزرگم هم میگن از اول اخلاق نداشته. حالا مشکل داره اوکی ولی شعور ندارن نباید بدبختی های و بندازه گردن من؟

مشکلم اینه رو اعصابم راه می‌ره میاد دورم هی می‌چرخه نمیزارع هیچ‌کار کنم نمیزارع درس بخونم . حالا این ...

فقط سعی کن کارهات درست انجام بدی که بهونه دستش ندی ، زیاد هم دم چشمش نباش ، سعی کن در طول روز بری سالن مطالعه درس بخونی که زیاد جلو چشمش نباشی

خدایا خودت به این خوبی ، بنده هات به کی رفتند؟
مادربزرگت تنهایی زندگی میکنه؟ چرا نمیری پیش اون بمونیدختر خالم ۷ سال از عمرش رو پیش مامان‌بزرگم بود

نمیتونم چون رفت و آمد زیاده و همون به هفته هم برام به سختی گذشت یه عالمه سرکوفت . مثل کوزت کار میکردم حرف نشنوم . الان مهمونی هم میریم حرف می‌شنوم انگار اونا دارن نون منو میدن چه برسه مدام در ارتباط باشم باهاشون

مشکلم اینه رو اعصابم راه می‌ره میاد دورم هی می‌چرخه نمیزارع هیچ‌کار کنم نمیزارع درس بخونم . حالا این ...

کاملا حق داری ولی چاره ای نیست تو که تحمل کردی این چند سالم مدارا کن تا بگذره بزرگتر بشی و اختیار زندگی ات کامل بیافته دست خودت! 

خدایا خودت به این خوبی ، بنده هات به کی رفتند؟
فقط سعی کن کارهات درست انجام بدی که بهونه دستش ندی ، زیاد هم دم چشمش نباش ، سعی کن در طول روز بری سا ...

بخدا از کاه کوه میشازه اون روز ابجیم کارنامه میانترمش و خراب کرده بود اومده بود غرش و به من میزد . هیچ جا اجازه نمیده برم و هیچ کاری اجازه ندارم انجام بدم تنها راه تنفسی گوشیه

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   baransiyah7676  |  9 ساعت پیش
توسط   avaz76  |  10 ساعت پیش