منم اولش مثل شما همش حرص میخوردم ولی بعدها مسولیت یه سری کارها رو بهش سپردم حتی وقت اضافه هم داشتم انجام نمی‌دادم....بهش هم فهموندم بدون مشورت با من هیچ تصمیم بزرگی نگیره...حالا عادت کرده
حتی پدر و مادرش رو میخواد دعوت کنه از من سوال میکنه چه روزی راحت تری
اشکالش چیه؟؟؟ مگه در حد جا به جایی کوه و .. است
خوب اگه مالی با شما باشه که عالیه
می تونی کلی برای خودت پس انداز داشته باشی و حتی ماشین و یا هر چیزی به نام خودت باشه
خوب نیست زن از همه جا بی خبر باشه .
میدونین من الان متوجه شدم صبرم کمه مثلا برای یه کاری دیدم اون الان انجام نداد خودم رفتم سریع انجام دادم
اما الان میفهمم اشتباه میکردم.
یا اینکه الان سرکار همکارا هی از شرایطشون مینالن و... اونم روحیه شو از دست داده که حقوقم کمه و... درحالیکه برای اینکار خیلی تلاش کرد و الان همش تحت تأثیر حرف بقیه قرار میگیره
برای مالی ما تو خونمون اینطوریه بابا پولهاشو میده مامانم و بعد از مامانم پول تو جیبی میگیره اما خانواده ی اونا نه ، منم زیاد برام مهم نیست.
برای کارهایی مثل تعمیرات خونه و کارهای فنی خونه همسرتون راحت انجام میدن؟ نمی‌دونم چرا سر این موضوع اینقدر حساس شدم
