دی
این جاری امروز با شوهرش و اون یکی جاریم که خیلی خانمه ولی چند ساله شوهرش خدا بیامرز شده و شوهر وبچه هاشون اومده بودن خونه مادرشوهرم
هستین تایپ کنم
بعدا میام کامنتا را میخونم
منم رفتم
بعد ما همیشه اونها که میان ماهم میریم اونطرف خونه مادرشوهرم که دور هم باشیم کم میان خونه ما باید حتما دعوت کنم اخلاقشون هست که با دعوت بیات ماهم رفتین اونور
من دارم مینویسم کسی خواست بمونه شرمنده دیر میشه نتم ضعیفه، دستم کند هست
خلاصه این جاری ما با شوهرشون القمر کرده بوده به تعداد خودش و بقیه با پدرو مادرشوهر ۹ نفر بودن ۹ تا دونه بلال خریده بودن که توی باغ آتیش کنن از این بلاگهای کوچیک خشک بی آب
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز