حیف که آسمان گوشه نداشت
وگرنه ماه به آن گوشه پناه برده دوباره خود خوری را شروع میکرد
سرگردان میان آسمان خرمن ماتم را بغل کرده بود
حتما میپرسی چرا؟
سر هیچ و پوچ
میگفت صورتم زشت است فرو رفتگی دارد زیبا نیست
هیچ کس دوست ندارد حتی برای ثانیه ای به صورت من خیره شود
آه ماه عزیز من
دخترک نازک دل و با وقار من
تو چه میدانی از اینکه میلیون ها نفر شب ها به تو خیره میشوند و انگشت به دهان میمانند از زیبایی بی مثال
چشمانشان برق میزند مانند برق بی مثال شبانگاهیت
این هارا نمی گویم که به خود مغرور شوی
فقط کمی خودت را باور کن