پدر شوهرم هر چی از دهنش دراومد گفت

حتما به شوهرت بگو جوابشو بده.  بعدم خودت به مادر شوهرت بگو    هیچ کس بچه رو قدر مادر دوست نداره. بقیه فقط میخوان خودی نشون بدن دایه مهربان تر از مادر میشن. والا. اگه دوسش دارید.  بهش رسیدگی کنید حرفو که همه میزنن. از همین الان دمشون رو بچین که فردا بچه یکم بزرگ شد.  میکشن طرف خودشون یاد میدن بهت بی احترامی کنه. زیادم نزار بره اونجا. خودت روزی یک ساعت با خودت ببر. خودتم بیار

اتفاقاً بهتر،هنوزم دیر نیست،فردا برو پیششون،بهش بگو"دیشب همچین حرفی زدین،نخواستم چیزی بگم توی عصبانیت،بنظر خودتون حرف درستی زدین؟هرکسی توی عصبانیت میتونه حرفی بزنه که خیلی راحت دل طرف مقابلو بشکنه و ناراحتش کنه،نیاز به توانایی خاصی نداره،اما اینکه خودمونو کنترل کنیم و منطقی رفتار کنیم،بزرگیمونو نشون میده،درضمن که باید درنظر بگیریم،میزان حقمون نسبت به کی و چی چقدره!"اگر انسان باشه،با همچین صحبتی ،کاملاً تخریب میشه

باهاش دعوا کن. بگو چرا ازم دفاع نکردی.  بگو بچه برای ماست هیچ کس حق دخالت نداره. بزار لبخند ملیح یادش بره.   

پس مجبوری خودت از خودت دفاع کنی. ببین کوتاه نیای ها.  از همین جا باید. دمشون رو بچینی. به شوهرتم بگو دفاع نکنی خودم دست به کار میشم