ب نظرتون برای زایمانم چیکار کنم هیچکس نیست بیاد پیشم

من فک کردم منظورت بیمارستان هست، خب اگه میتونی یه چند روزی پرستار بگیر

ولی خیلیا بعد اینکه از بیمارستان اومدن خونه کاراشونو خودشون انجام دادن، از جمله خودم

منم ۳۸ هفته هستم  مشکل شما رو دارم  از شما بدتر دورو برم پره ولی  ولی همیشه منت می زارند   حاضرم یک هفته تو بیمارستان تو کما باشم تا زاجیم بگذره ولی کسی نیاد   

بخدا با اینکه  استراجت دارم کارای خونه و حتی کارای عیدم رو خودم کردم  چقدر درد و ناله کشیدم  یک روز کار دو روز استراحت   چون جفتم پایبن بود دوماه اخر بهتر شدم

می گند زاچ تا ۴۰ روز نباید تنها باشه   خیلی ها افسردگی می گیرند

چی بگم خواهر 

اگر طبیعی باشی که بعد از زایمان زودتر بهبود پیدا میکنی

ولی سزارین به خاطر بخیه ها 

اثر بیحسی که بره یه مقدار سخته 

من که فقط مادرم داشتم اونم به خاطر مشکلاتش زود میرفت

همون ۳-۴ روزی که می موند هم من و شوهرم برعکس بهش میرسیدیم…

خدا کمکت میکنه 

شوهرت هم باشه 

همون کافیه 

قبل زایمان فریزر پر کن غذا داشته باشی 

در حدیکه در طول رپز هر کدوم از خواهرا دو سه ساعت بهت سر بزنن خیلی خوبه 

کیا میگند؟ 

اونایی هم که تا ده روز از جاشون بلند نمیشن و تا ۴۰ روز همه در خدمتشونن

کس و کار زیاد دارن 

مثل ما نیستن 

منکه به هیچ احدی امید نداشتم و ندارم 

نه هر دو سزارین، کلا همه کارامو، فقط حموم اولین بار خودم نبردم، دیگه خودم همه کارامو کردم، آشپزی، شستشوی بچه، پوشک..... 

مثلا برات مدام چایی نبات بیارن ک شیرت راه بیافته

سوپ و ابگوشت و غذا شل درست کنن ک یبوست نشی 

بعد زایمان بالا سرت باسن چون ممکنه خودبخود خواب بری  و یکی حواسش ب بچت باشه ،خونت رو تمیز کنه، خم راست شه لوازم بچه جم جور کنه، ماه اول بچه روزی ۱۰ بار مدفوع میکنه کمک کنه فقط لباس های و بوشک بچه بیاره. اینا خیلی مهمه

ی جوری گفتی فکر کردم تنها بودی زایمان کردی. بگو مادر نور چشمی بوده بالا سرت.همون ۴روزم الهی شکر

منم زایمان زودرس داشتم 

ولی و دومی ۳۶ هفته 

سومی ۳۵

یه سری مواد غذایی در دسترست باسه 

گوشت و مرغ کبابی 

مواد کاچی 

کمپوت واینها 

موادغذایی تازه هم همون زمان میخری 

تا ۴-۵ روز اول بعد از سزارین اثر بیحسی هست و خیلی سخت نیست میتونی کارات برسی 

ولی روز ۷-۸ یه کم بلند شدن سخته 

بعد حموم ده روزگی واقعا خیلی بهتری 

نگران نباش

چی بگم 

ناشکر نیستم

ولی خیلی بیشتر از راحتی 

اذیت شدیم 

ولی شوهرم مرد مهربون. و همراهی هست 

برای سومی 

پسرم اول و دومم مثل فرشته ها دورم بودن 

خودمون به داد خودمون میرسیم