مامانم بم گفت اوووفی دلم خنک شد ازاوارگیت حیف شوهرت ک با تویه عقده ای عمرش و هدر میداد
گفت اون زنی ک شوهرت باهاش بهت خیانت کرد خیلی ازتو بهتره دیگه تورومیخواد واسه چیش؟
گفت کاش بمیری ک هم شوهرت و عذاب میدی هم مارو
پدرم گفت توانگشت کوچیکه خالتم نیستی حتی چجوراون بااون شوهر بدردنخورش میسازه تونمیتونی بسازی؟
مامانم گفت سگم تحملت نمیکنه حیفه شوهرت
به بچه هام توخونمون میگفتن حرومزاده ...
(بخشی از دوران جدایی و طلاق ) درخلنواده روخوندید