اینکه خونه ندارم و مستاجرم
اینکه قسط و وام انقدر دارم ک نمیتونم هیچکاری کنم همش باید پول جمع کنم و دو دوتا چهارتا کنم ک یوقت ته ماه پول کم نیارم
اینکه انقدر خانواده شوهرم منو رنجوندن و اذیت کردن ک تو بارداریم قند گرفتم و همش دارم گریه میکنم
اینکه دوبارع وارد زندگیم شدن و شوهرمم دوباره داره تکرار میکنه رفتارای گذشتش ک خانوادش راضی باشن و خیلی چیزای دیگه