و در کنارش به آرامشم بیشتر از هرچیز اهمیت میداد و براش اولویت بودم حاضر بودم از همه چیز به خاطرش بگذرم ..شایدم اشتباه میکنم و اگر توی شرایطش قرار میگرفتم فرق میکرد اما اگر نفر اول زندگیش بودم حاضر بودم براش هرکاری کنه حتی اگر مثلا میگفت بدون من جایی نرو ولی خودش میومد باهم همه جا میرفتیم و میگشتیم حاضر بودم تو خونم زندانی بشم اما عشق اونو داشته باشم در کنار هم رشد کنیم و به خدا نزدیکتر بشیم
مثل بعضی فیلما مثل فیلم قرمز
همسرم مرد خوبیه ولی انگار اشتباهیه انگار اون مال من نیست منم مال اون نیستم اون آدمیه که میخواد رضایت همه رو داشته باشه من مردی و میخواستم که اول و دوم و سوم من براش مهم میبودم آههههههههه