رفتیم بودیم دیشب مراسم خاله شوهرم نشست کنار شوهرم و شروع کرد چرت و پرت گفتن یهو رو کرد به من شوهرمو بغل کرد با جدیت گفت جرعت داری حرف بهم زن اینم بگم مجرده طلاق گرفته و کلا از شوهرم و من و مادرشوهرم خوشش نمیاد همش سعی میکنه منو حساس کنه تا دعوا درست شه منم فقط بهش لبخند زدم چیزی نگفتم حالا باز شب یلدا دعوتیم خونه پدربزرگش خاله شوهرمم هست بنظرتون اگه چیزی گفت جوابشو بدم یا محل ندم
نه
باید میگفتی وا عزیزم چرا چیزی بگم؟ خالشی دیگگگگگ
هیهیهیهییی اینجوری ام میخندیدی
رفتنی خونه باید ب شوهرت میگفتی هیچ خوشم نیومد از حرکتش
اصلا محل نده ولی حواست باشع
یاد بچه سوسن جلوی سوسن افتادم
خواستم همینو بگم خودت گفتی من اینجور وقتا که از دست کسی کاری بر نمیاد کل داستان رو برای خدا تعریف میکنم میگم خودت تمومش کن متاسفانه تو بعضی از استان‌ها بعضی از فرقه ها رابطه با محارم و... رو دارن عادی سازی میکنن اینجا چون از کل ایران هستیم بعضی ها این مسائل رو غیر ممکن یا حساسیت زنانه میدونن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
59 ثانیه پیش
59 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز