2777
2789

به خاطر تولید شیره.

از تماااام شیرین زبونیا،اولین قدمی که بر می داره،حسِ خوب اولین بار که بابا و مامان می گه،اولین باری که دندون در میاره،اولین باری که میره مدرسه و چشم می دوزی به پشت سرش و فقط نگاهش می کنی می گذرم و می گم حسِ خوب پدر و مادر شدن وقتیه که پسر یا دخترت بدونه که می تونه راجع به همه چیز باهات حرف بزنه،بدون ترس،بدون دلهره،بدون خجالت و بدون نگرانی....////                          پرسید:حضورش به چه ماند؟🤔گفتم:به شنیدن صدای آدمی که در غربت،به زبان مادریَت سخن بگوید!!😍😍////❤️به وقت ۱۴۰۳/۷/۱۲ سر اومدن ۹ ماه انتظار❤️تو را دوست دارم و این دوست داشتن حقیقی است که مرا به زندگی دلبسته می کند.....

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


کی میای خونمون؟

نه دیگه عزیزم رفتم شهر دیگه

دیگه نمیتونم بیام اونور💔

در خیالات خودم،در زیر بارانی که نیست...میرسم باتو به خانه،از خیابانی که نیست...می نشینی روبرویم،خستگی در میکنی...چای میریزم برایت،توی فنجانی که نیست...باز میخندی ومی پرسی که حالت بهتر است؟باز می خندم که خیلی،گرچه می دانی که نیست...شعر میخوانم برایت،واژه ها گل می کنند...یاس ومریم می گذارم،توی گلدانی که نیست...چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی...دستهایم را بگیری،بین دستانی که نیست...وقت رفتن می شود،بابغض می گویم نرو...پشت پایت اشک می ریزم،در ایوانی که نیست...می روی وخانه لبریز ازنبودت می شود...باز تنها می شوم،بایاد مهمانی که نیست...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   baransiyah7676  |  2 ساعت پیش
توسط   avaz76  |  3 ساعت پیش