یه عدد شوهر رفیق باز
بچه ننه همش چسبیده ب ننش
دیوونم کرده وقتی ک سرکاره ک هیچ
وقتیم هست همش چسبیده ب ننش
میره طبقه پایین خونه مامانش
منم اشپز باشی
باید غذا درست کنم ظرفاشونو بشورم
ظهر غذا خورده ور دل ننش خوابیده حالا بیدار شده دستور داده اب هویج بگیر بیار دوباره رفته ور دل ننه جونش
دعا کنید خونه دار شم خسته شدم اینم در نظر بگیرید مادرشوهرم بشدت فتنه س و تاحالا کلی شر برام درست کرده