2777
2789

خواستگارم رو تو کوچه دیدم همه جا خلوت بود اومد جلو راهم گرفت گفت میبخام باهات حرف بزنم منم گفتمش جوابم رو قبلا بهتون دادم که حرفی ندارم دیگه گفت نه باید خودم یچیزایی رو بهتون بگم اینا منم همش صبلر کردم بگه داشتم زمینو نگاه میکردم بعدش همنجور که داشت میگفت من خیلی وقته از شما خوشم میاد به خاطر شرایط نتونستم بهتون بگم دستمو گرفت😭من خیلی ترسیده بودم چون هیچکی بیرون نبودگفتم بهش دستمو ول کنه من خوشم نمیاد نامحرم دستمو بگیر اصلا ول نمیکرد😭راستش2برابر منه هیکلش میدونم خیلی کله شقه و حتی میتونه یه دعوا بزرگم درسست کنه😔 همنش کشمکش داشتم باهاش تو یه وضعیت بدی بودیم  تا اینکه یه دفعه ای مرد همسایه با موتور اومد تو کوچه با زور دستمو کشیدم فورری دویدم برم فکر کنم خیلی بد شد چون العان همسایه هم دیده و اینکه خواستگارمم میشناسدش

 من چیکار کنم نمیتونم به کسی بگم وگرنه برای خودم بد میشه شاید حتی مجبورم کنن  باهاش ازدواج کنم 

خیلی میترسم برم بیرون العانم با دستت لرزون تایپگ کردمم😭😭😭😔

فقط خدا❤️

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


2805
بخاطراینکه اینکه دستتوگرفته مجبوری باهاش ازدواج کنی.چندتاشاخ دراوردم

میگم خونوادم همش دنبال داستانن برا دعوا اینجور چیزا پسره هم خیلی دعوایی 

فقط خدا❤️

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792