نه اتفاقا ارزوم بود ولی نشد و هیچوقت نزاشتم چون من این ارزو رو بایکی دیگه تصور کرده بودم
یادمه بهم میگفت روزای بارونی بریم بیرون قدم بزنیم تا باغمون بریم و بعد اونجا زیر ایوون موهای نم خوردتو شونه کنم 🥲
الان هم اون هم من با نفردیگه ازدواج کردیم ولی هنوزم تو کوچه خیابونی ببینیم همو حالمون بد میشه